رابطهجنسی باوجود حضور بچه ها در خانه

رابطهجنسی شما و همسرتان وقتی بچهدار میشوید دیگر به آن سادگی قبل نخواهد بود.
رابطهجنسی و فرزندان
برای آندسته از والدینی که به تازگی صاحب فرزند شدهاند و هنوز با مشکلاتی مثل کمبود خواب دست و پنجه نرم میکنند، شاید بزرگترین قاتل شور و اشتیاق شما این فکر است که تصور کنید با وجود بچهها در خانه دیگر نمیتوانید با همسرتان رابطهجنسی داشته باشید چون ممکن است آنها شما را ببینند یا صدایتان را بشنوند که باعث وحشت آنها و خجالت شما بشود.
اما با وجود این، شما هنوز هم میتوانید با وجود آنها از زندگی جنسی خود در کنار همسرتان لذت ببرید. ما به شما کمک میکنیم.
زمان مناسب پیدا کنید
بیشتر والدین پرمشغله هم مطمئناً برای اینکه صبحها دندانهایشان را مسواک کنند وقتی پیدا میکنند، بنابراین، پیدا کردن کمی زمان در برنامه روزانهتان برای لذت بردن از روابط صمیمانه با همسرتان ماموریت غیرممکن نیست! خیلی مهم است که اولویتهایتان را سازماندهی کنید، طوریکه بتوانید با همسرتان هم وقت بگذرانید–و بودن بچهها در خانه نباید مانع نزدیکی شما به هم باشد.
بااینکه رابطهجنسی صبح که یک زمان از آن بیاندازه لذت میبردید الان با وجود بچهها که قبل از طلوع خورشید بیدار میشوند غیرممکن به نظر میرسد اما اینجا راههای سادهای براتان عنوان میکنیم که از طریق آنها وقتی برای نزدیکی منظم با همسرتان پیدا خواهید کرد:
• شبها با همدیگر به رختخواب بروید. اگر ساعتها قبل یا بعد از همسرتان به رختخواب بیایید، این احتمال وجود دارد که وقتی یکی از شما برای رابطهجنسی آماده است دیگر خواب باشد.
• زود به رختخواب بروید. بچهها میلی به خوابیدن نشان نمیدهند؟ مهم نیست، تلویزیون را خاموش کنید، مجبور خواهند شد که به اتاقشان بروند.
• یک شب بچهها را بیرون بفرستید. دوستان یا خانواده خیلی وقتها از نگه داشتن فرزندانتان خوشحال میشوند. از این سخاوت آنها استفاده کرده و زمان بیشتری را تنها در خانه کنار هم بگذرانید.
• برنامهای برای نزدیکی عصرانه ترتیب دهید. اگر شبها آنقدر خستهاید که فقط دوست دارید بخوابید، میتوانید زمانی از عصر را برای رابطهجنسی خود اختصاص دهید. شاید سخت باشد اما مطمئن باشید که ارزشش را دارد!
حریم شخصی
وقتی بچههایتان کوچک هستند، حتی فکر خلوت و تنهاییتان مثل داشتن خانهای تمیز و مرتب غیرممکن به نظر میرسد. نهتنها باید همیشه و در همه اوقات در کنار آنها باشید، بلکه باید بتوانید فوراً به نیازهایشان پاسخ دهید. به همین علت، والدین بسیاری حتی از تنها حمام یا دستشویی رفتن هم میترسند. همه درهای خانه همیشه باید باز بمانند، مگر اینکه کودکشان خواب باشد که در این صورت حتماً در اتاق او باید بسته بماند!
اما جطور میتوانید حس حریم شخصی را بچههایتان پرورش دهید، درحالیکه تمام کودکی آنها همه درها میبایست باز میماندند؟ وقتی بچهها آنقدری بزرگ شدند که اتاقشان جدا شد، باید شروع کنید و به آنها آموزش دهید که به درهای بسته احترام بگذارند. این شروع آموزشهای بزرگی آنهاست–اینکه به فضای شخصی آدمها احترام بگذارند و این به شما امکان میدهد زمان خلوت خود با همسرتان را اعتمادبهنفس بیشتری داشته باشید.
صدا را پایین بیاورید
هیچ چیز شاید به اندازه اینکه بدانید برای اینکه بچهها حتی از پشت درهای بسته اتاقتان متوجه کاری که میکنید نشوند، مجبورید که سر و صدایتان را کمتر کنید، ناراحتتان نکند. برای این منظور هم چند نکته عملی برایتان داریم:
• صدای تختتان را بررسی کنید. اینکه صدای خودتان را تحت کنترل داشته باشید یک مسئله است اما اینکه تختتان با سر و صدایش بخواهد آبرویتان را ببرد چیز دیگر. پس پیچهای تخت را سفت کنید و ملحفهای نرم و بیصدا انتخاب کنید.
• یک موزیک ملایم روشن کنید. موزیک در اتاقخواب خودتان یا فرزندتان خیلی از سر و صداها را میپوشاند.
• از تلویزیون استفاده کنید. بعضی متخصصین اعتقاد دارند میتوانید وقتی بچهها مشغول تماشای فیلم یا برنامه مورد علاقهشان هستند از کمی با هم بودن استفاده کنید. بااینکه مطمئن نیستیم چند درصد از والدین حاضرند وقتی فرزندشان هوشیار در اتاقی دیگر مشغول تماشای تلویزیون است، در اتاق خود لخت شوند، اما صدای تلویزیون میتواند فیلتر صدایی عالی برای شما باشد.
وقتی بچههای کوچکتر در خانه هستند
دغدغه خیلی از والدین این است که چطور وقتی فرزندشان با آنها در یک اتاق است بتوانند زمان خلوت با همسرشان داشته باشند. جدا از این واقعیت که هر کاری که میکنید و هرچقدر هم که بلند باشد، فرزند کوچک شما قادر به یادآوری آن نخواهد بود. راههای سادهای برای کنار آمدن با این مشکل وجود دارد:
• فرزندنتان را به اتاق دیگری ببرید. بله، شاید این خیلی بدیهی به نظر برسد اما بسیاری از مادران تصور میکنند این خیانت به فرزندشان است. اما باید بدانید که اگر نوزاد یا کودک نوپایتان را برای خواب به اتاق دیگری ببرید، متوجه آن نخواهد شد.
• خودتان به اتاق دیگری بروید. اگر فرزندتان به خواب رفته است و دلتان نمیآید او را بلند کرده و به اتاق دیگری ببرید، خودتان میتوانید به محل دیگری در خانه بروید.
•چون فرزندتان زود به رختخواب میرود–چه بچههای نوپا و چه بچه مدرسهایها–نباید باعث شود شما از با هم بودن لذت نبرید. وقتی نیمه شب از خواب بیدار شوند، وقتی دوباره خوابشان برد دیگر بیدار کردنشان سخت خواهد بود. در این زمان میتوانید بدون هیچ نگرانی از با هم بودنتان لذت ببرید.
وقتی بچههای بزرگتر در خانه هستند
وقتی فرزندتان همزمان با شما به رختخواب میرود، پیدا کردن زمان خلوت سختتر خواهد شد. اینکه آنها را زودتر به اتاقخوابشان بفرستید موثر نخواهد بود چون بیشتر وقتها برای اینکه آب بخورند یا دستشویی بروند نیمه شب از خواب بیدار خواهند شد.
در این سن باید احترام به در بسته را به آنها آموزش دهید. به آنها یاد بدهید که اگر دری بسته بود–هر دری–برای وارد شدن به آن باید ابتدا در بزنند و اگر به آنها اجازه داده شد داخل شوند. اگر راحت نیستید که باوجود بسته بودن در اتاق بخوابید، فقط زمانی که لازم است آن را ببندید و بعد بازش کنید.
اگر نگران مسئله صدا هستید، میتوانید در اتاقتان یک موسیقی ملایم پخش کنید. اینکار نه تنها به ریلکس کردن شما و بالا بردن میل جنسیتان کمک میکند، بلکه سر و صدای شما را هم مخفی خواهد کرد.
من ٢٩ سالمه و مجردم تقریبا درامدم و کارم هم خوبه، ٧٠ درصد درامدم رو پس انداز و سرمایه گزاری میکنم، با ٣٠ درصد دیگه هم تمام تفریح هامو انجام میدم، تو فکر ازدواج کردن بودم قبلا، واقعا این کامنت هارو خوندم باعث شد که یه تجدید نظر اساسی تو تصمیم انجام بدم ، واقعا یه مسئله مهمی که وجود داره ازدواج ١٠ درصدش خوبه و بقیش فقط بدبختیه که کامل اینجا با جزئیات دیدم
ممنون مطلب عالی بود
من همسرم تصمیم به سکس گرفیتم وقتی آماده شدیم بچم بدون اینکه ما بفهمیم وارد اتاق شد ما شد و از مرحله لخت شدن به بعد رو دید منم از دوربی دیدم و از قضیه با خبر شدم حالا چیکار کنم
باید ببینی بچه ات چند سالشه،احتمالا باید با یه مشاور مشورت کنی و بعد ببریش مشاور متخصص تا شتستشوی مغزی اش بده،از یادش بره این خاطره
ببین بهترین راه اینکه برای نزدیکی در اتاق از قبل و تا بعد قفل باشه. الآنم فهمیده بشین باهاش صحبت کن اگر بزرگه یعنی ده سالش گذشته توضیح کامل بده اکه نه کوچیکتره مثلا بگو اینکارو کردیم تا خواهر برادر برات بیاد این یه راز و فلانو فلان
سلام من و همسرم که بچه فعلا نداریم وبعد توی خونه دوتامون برهنه می گردیم اینقدر با حاله
اگه بجه ندارید امتحان کنید
سلام من پچه ام و دوازده سالمه اون روی بدم منو گرفت و وارد این سایت شدم از روی کنجکاوی حالا چیکار کنم؟
هوووووو nimaخان چی فکر کردی ببره شستشو مغزی بده خب میخواست مراقب باشه بچه یهویی نیاد ببینش تقصیر خودشه بچه چ گناهی کرده
چرا کسی جوابمو نمیده ترو خدا چیکار کنم مامانم هنوز اینموضوع رو نمیدونه نمیدونم بهش بگم یا نه یا چیجوری اصلا بهش بگم کمک!!!!
دیوونه چرا میخوای بهش بگی مگه خل شدی!!!؟ اصن چجوری میخواد بفهمه ک تو میخای بهش بگی اومدی تو این سایت. من خودم ۱۲ سالمه از کلاس چهارم میدونستم سکس چیه. مامانمم میدونه که من از کلاس چهارم میدونستم سکس چیه!! خخخخ. وقتی مامانت بهت استقلال فکری نده همینه دیگه عقده ای بار اومدی و بی جنبه شدی!! من اینترنت زیر دستمه مامانم به گوشیمم چپ نگا نمیکنه . این باعث میشه آدم مواظب خودش باشه تو مجازی!! توام اگه میدونی کتک نمیخوری بهش بگو.وگرنه نگو !!!خخخخخ
سلام,باتشکر از سایت عالیتون,من و همسرم ۶ماهه که ازدواج کردیم,اگه روزی ۲بارنزدیکی نداشته باشیم نمیتونیم زندگی کنیم,حس دونفر اگه به هم زیاد باشه بچه یه بهونست ,میتونن هرموقع که بخوان به هم نزدیک بشن.
شما دیگه کی هستی روزی دوبار رایطه جنسی داری؟
خوش به حاله شوهرت
سلام من ۲۴ سالمه ۳ساله ازدواج کردم.و ۱ساله از زندگی مشترکمون میگذره.چندماهی هست که زندگیمون مثل قبل نیست.منو همسرم باهم از صبح تا شب کار میکنیم.وقتی هم میایم خونه.همسرم کمک من نمیکنه.من خسته و بیحال انجام میدم.ودر قبال کمک خواستن ازش فقط غر میشنوم.ما ۱۰سال تفاوت سنی داریم.همسرم بخودش اصلا نمیرسه.یه حمام رفتنو زورش میاد بره.موهاش انقد بلند میشه ک از قیافه میفته.من تو یه شهری زندگی میکنم که از خانوادم دور هستم.نه دوستی دارم و نه فامیلی.فقط فامیل همسرو دارم.دیگه صبرم سر اومده.همسرم خیلی بهم توهین میکنه.وقتی ازش یه سوال میپرسم با بداخلاقی و بی حوصلگی جوابمو میده.وقتی مریض میشم براش مهم نیست.ولی وقتی خودش مریض میشه منو موظف میدونه که خوبش کنم.کلا خیلی داغونم.همش فکر جدا شدن میکنم.این حرفارو نمیتونم ب خانوادم بزنم ک یوقت ناراحت نشن.هیچ دوستی هم ندارم ک ازش کمک بخوام.فقط یکی منو راهنمایی بکنه
سلام عزیزم نباید به خاطره این که خانوادت ناراحت نشن این مسئله مهم رو ازشون پنهان کنی و حتما باید در جریانشون بزاری به یه مشاور خانواده خوب مراجعه کن و از همسرت بخواه که با تو به جلسات مشاوره بیاد سعی کنین بیشتر با هم رابطه داشته باشین و حرف بزنین. مشاور بهترین راه حل که خیلی میتونه بهتون کمک کنه