۳ روش برای متعهد شدن در روابط عاشقانه مدرن

یک نگاه به وضعیت روابط کنونی نشان میدهد که چیزی در گرایشات ما نسبت به تعهد تغییر کرده است. به نظر میرسد مردها و زنهای جوانتر ازدواج یا روابط جدی را به تعویق میاندازند. بین آنهایی که متعهد شده و ازدواج میکنند، تقریباً نیمی آن تعهد را شکسته و طلاق میگیرند. روابط عادی، دوستیها و زندگی کردنهای بدون ازدواج، متداولتر شده است.
اما چرا اینهمه از مردم نسبت به تعهد وحشت پیدا کردهاند؟ و مهمتر اینکه برای رفع این مشکل چه میتوان کرد؟ اینجا تحقیقی را بررسی میکنیم که به این موضوع پرداخته است و راهکاری برای آن ارائه میکند.
تحقیق درمورد تعهد روابط
یک تئوری درمورد تعهد روابط نوشته کارل راسبالت (Carl Rusbult) به نام تئوری وابستگی تحقیقات قبلی درمورد تئوری تبادل اجتماعی را بررسی کرده است. این تئوری همچنین بیان میکند که روابط تبادل هزینهها و سودها بین دو طرف است. مفاهیمی هم برای توضیح روابط درازمدت و تعهدهای طولانی اضافه میکند. تئوری وابستگی نشان میدهد که افراد تاحدی به طرف خود در رابطه متعهد میشوند که به او وابسته هستند. این وابستگی نتیجه چند عامل است:
– سرمایهگذاری: فرد منابع مختلف و مهمی را به طرف خود اختصاص داده است.
این عوامل، درکنار وابستگی ایجادشده، حس تعهد را شکوفا میکند – وابستگی به طرفمقابل و میل به حفظ رابطه. تحقیقات طولانی که توسط راسبالت انجام گرفته این الگو را تایید میکند. این تحقیق طی هفت ماه بررسی و ارزیابی روابط مختلف، نشان داده است که بالا رفتن تعهد با بالا رفتن رضایت طرفین رابطه، کم شدن جایگزینها و بالا رفتن سرمایهگذاری در ارتباط است. درمقابل در آنهایی که روابط خود را بر هم میزنند، کاهش شدید رضایت و سرمایهگذاری و بالا رفتن کیفیت جایگزینها قبل از بر هم خوردن رابطه دیده شده است.
تحقیقات دیگر توسط راسبالت و مارتز نشان داده است که احساس تعهد ممکن است با پایین بودن سطح رضایت همچنان باقی بماند، البته تازمانی که جایگزینها همچنان پایین بوده و سرمایهگذاری بالا باشد. بعنوان مثال، در این تحقیق با زنانی که مورد خشونت و آزار خانگی بودند مصاحبه شد. بااینکه اکثر این زنان بخاطر هزینه بالایی که برای رابطه پرداخت میکردند، ناراضی بودند، اما آنهایی که همچنان به همسرانشان متعهد بودند، پایین بودن جایگزینها و سرمایهگذاری بالایی که کرده بودند را علت آن میدانستند.
به نظر میرسد این الگو هم در روابط نامشروع همجنسگرایانه و هم روابط علاقهمند به جنس مخالف صدق میکند. در دوستیهای بدون ازدواج و دوستیهای ساده هم وضع همینطور است.
به طور کلی، افرادیکه در طرف خود، هر طور که باشد، سرمایهگذاری میکنند، جایگزینهای کمی برای برآوردن نیازهای خود میبینند. و (حداقل گاهیاوقات) از این تبادل رضایت دارند، بسته به طرفشان که به نیازهایشان را برآورده کند و بالاخره به آنها متعهد شوند.
چرا زنها و مردها در دنیای مدرن متعهد نمیشوند؟
تئوری وابستگی توضیح میدهد که چرا افراد در جامعه مدرن تمایلی به متعهد شدن ندارند. و تغییرات اجتماعی اخیر چشمانداز روابط عاشقانه را به کل تغییر داده است. ما میدانیم که جنبشهای توانمندسازی زنها، وابستگی آنها به روابط عاشقانه را کم کرده است خصوصاً برای نیازهای اقتصادی، فرزند و حمایت اجتماعی. مطمئناً این به نفع زنانی است که مجبور بودند روابط بدون رضایت و آزاردهنده را بپذیرند اما تاثیراتی نیز بر انگیزه زنان برای متعهد شدن به روابط سالمتر هم داشته است.
راسبالت عنوان میکند که جایگزینها و سرمایهگذاری دو مولفه مهم و اصلی تعهد در روابط است. زنانی که جایگزینهای متعددی در روابط خود دارند –چه کار و شغل و چه حمایت اجتماعی– انگیزه کمتری برای متعهد شدن در روابط عاشقانه از خود نشان میدهند. به همین ترتیب، افرادیکه انرژی خود را صرف پروژههای متعددی میکنند احساس تعهد کمتری به زندگیهای عاشقانه دارند.
مردها هم باید با این تغییرات اجتماعی کنار بیایند. ازآنجاکه زنها تمرکزشان به جاهای دیگری معطوف است، مردها در روابط متعهد هزینههای احتمالی بالاتری دارند، خصوصاً درمورد طلاق، حمایت از فرزندان و رفتار در خانه. برای بعضی مردان، روابط مدرن سود کمتر و هزینه بالاتری دارد و همین باعث میشودانگیزه کمتری برای متعهد شدن داشته باشند. چنین مردانی به دنبال جایگزینهایی برای روابط خود خواهند بود. همانطور که سایر محققین عنوان میکنند، بعضی مردان تصمیم میگیرند که نیازهای احساسی و جنسی خود را با پورنوگرافی و بازیهای ویدیویی برآورده کنند. خیلی هم به دنبال روابط متعدد بدون تعهد میروند و برای روابط عمیقتر و متعهدتر هزینه نمیکنند.
روابط مساوی، مستقل و همگن، فواید اجتماعی بسیاری دارند اما از نظر رضایت و تعهد در مقایسه با روابط وابسته متقابل و مکمل، بسیار ضعیف هستند. و وقتی دو طرف به طریقی مکمل به همدیگر نیاز پیدا میکنند و در سلامت هم سرمایهگذاری کرده و به طرفشان به جای جایگزینها اولویت میدهند، احتمال رضایت و تعهد بالاتر میرود.
چطور تعهد را بالا ببریم
اگر احساس میکنید در یک رابطه بدون تعهد گیر افتادهاید (یا خودتان برای یک رابطه عمیقتر انگیزه ندارید)، نگران نباشید: ممکن است تقصیر شما نباشد. تغییرات اجتماعی گاهیاوقات جذابیت تعهدهای عاشقانه را کمتر میکند. بااینوجود، بااینکه نمیتوانید همه را راضی نگه دارید، کارهایی هست که برای جذابتر کردن یک رابطه عاشقانه متعهد برای دیگران میتوانید انجام دهید.
خیلی ساده است، فقط کافی است این سه عامل تئوری وابستگی را دنبال کنید:
۱. مکمل خود را پیدا کنید. حتی اگر بهترین باشید، هر کسی نخواهد توانست ارزش آنچه ارائه میکنید را بفهمد. بعضی افراد جایگزینهایی مثل عیاشی، داشتن علایق عشقی مختلف، دنبال کردن و تمرکز بر کار و شغلشان یا سرگرم کردن خودشان با تکنولوژی را ترجیح میدهند. درنتیجه، خیلی مهم است که کسی را پیدا کنید که مکمل شما باشد و میلی قوی به آنچه شما ارائه میکنید نشان دهد. برای شناختن کسی که با وارد رابطه شدهاید وقت بگذارید، آرزوهایتان را کمتر کرده و به دنبال یک مکمل برای خودتان باشید. ممکن است با کسانیکه دیدگاههای سنتیتر دارند بتواند روابط متعهدتری ایجاد کنید.
۲. راضیکننده باشید. نیازهای طرفتان را در نظر بگیرید و سعی کنید تبادلات لذتبخشی خلق کنید، همچنین به ظاهرتان برسید و شخصیتی مثبت داشته باشید و خصوصیات و مهارتهای خاصتان را با طرفتان تقسیم کنید. افراد معمولاً از روابطی که مجازاتکننده هستند دوری میکنند، بنابراین باید رابطهتان را برای طرفمقابل پاداشدهنده کنید. تعهدهای عمیقتر نیاز به توافقات قراردادی دارد، بااین وجود بالا رفت رضایت به این ترتیب میتواند تعهد را بالا برده و احتمال خیانت را کمتر کند.
۳. به دنبال سرمایهگذاری باشید. تعهد نیازمند دو نفری است که در کاری شریک شوند. حتماً اجازه دهید که طرفتان هم در رابطه سرمایهگذاری کرده و در آن با شما شریک شود و مراقب نیازهایتان هم باشید. این شراکت آنها به بالا بردن حس عشق آنها کمک کرده و قدرشناسیشان دربرابر تلاشهای شما را بیشتر میکند. داشتن یک نگرش معنادار و معنوی درمورد روابط هم میتواند کمک کند. اجرای این تکنیکهای سرمایهگذاری دقیقاً کاری است که متخصصین و مشاورین برای ایجاد روابط متعهد استفاده میکنند.
وقت همه خوبان خوب
مسیری تو زندگی هممون هست که اغلب از اون غافلیم
مسیر ساده
نگاه کردن ساده به راه حل
وقتی در پیچاپیچ زندگی روزمره هستیم
یعنی خود را در آن گذاشته و در واقع از خود غافلیم
سعی کنیم خودمونو بسازیم با فهم واژه ها و عمل
و سعی کنیم این راه رو به همراهمون نشون بدیم
هر کدوم در مسیر ساخت خود
بیا با هم شروع کنیم
با واقعیت ها
تصمیم بگیریم ی چیزاییرو کنار بذاریم و چیزاییرو بیاریم تو زندگیمون
بپذیریم اشتباه یعنی درس گرفتن و تکرار اشتباه یعنی انتخاب راه اشتباه
بیا با هم
همو بسازیم
به هم فرصت بدیم
وقتی هدف را فهمیدیم حتا به اشتباه اشتباهمون هم لبخند میزنیم
چون موضوع رو فهمیدیم
اینها موضوع هایی هست که اغلب انسان ها میخان راجبش تحقیق کنن
در واقع موضوع ساده هست
دوباره
بیا با هم شروع کنیم ساخت خود را ساخت یکدگر را
با سلام
من دختری ۳۳ ساله و مجرد هستم، خودم شاغلم و دلیلی نمی بینم وارد زندگی مشترک شوم، چون که جزء مسئولیت و درد سر چیزی برای خانم ها نداره، خصوصا که خانم ها مثل یک کلفت باید توی خانه شوهر کار کنن، خانم بیچاره خسته از سر کار برگشته حالا باید به کارهای خونه برسه در حالی که آقا رو مبل لم بده و تلویزیون ببینه. ممکنه بگید خانم ها مجبور نیستن کار کنن اما من دوستام رو که ازدواج کردن دارم میبینم که اونهایی که کار نمیکنن شوهراشون با منت بهشون پول میدن در صورتی که وظیفه مرد تأمین معاش خانواده است. ولی وظیفه زن کار کردن تو خونه نیست.
این هم بگم خدا رو شکر از اون دسته دخترایی نیستم که دوست پسر داشته باشم.
چرا خدا رو شکر کردی به خاطر نداشتن دوست پسر ؟
دوست ناززنین من.
بله حق باشماست اما نه ۱۰۰٪ شاید تا ۹۰٪ هم باشما باشد . اما عزیزم برای خیلی ها این برخوردها حل شده است. چه پسر چه دخنر
من زنذگی های بسیاری دیده ام ک خانم کار می کند و منت برسر شوهر میذاره و پولم پولم میکنه
و یا هکیم شرایط برا خانم خانه دار پیش میاد که در شرایطی زندگی می کنه ک امگار از همسرش صدقه میگیرد.
و در مقابل زندگی هایی هم هستند که هر دو شاغل هستند چه در محل کار و بیرون خانه و چه در خانه دوشا دوش هم باهم کار میکنند خانم غذا طبخ میکند فرزند میز را می چیند و آقا ظرف ها را می شوید!.
بهتر است برای ارامش خودمان هم که شده نگاه صفر و صد راکنار بزاریم.
انشالله روزی شاهد ازدواج های موفقی باشیم که دختر و پسر با بیان انتظارات به نحو شیرین و درخواستی نه مطالبه گری زندگی آرام و لذت بخشی را تجربه کنند.
دوستتان دارم.
شادکام و خوشبخت باشید.
اتفاقا به نظر من شما از اون دسته خانم هایی هستین که هیچ مردی بهتون توجه نمیکنه . خانم ها شدیدا به توجه مرد ها نیاز دارن اگه اینجوری نبود حتی لباساشونم اتو نمیکردن ! شما دچار یک لجبازی و خود درگیری شدین . شما به خانواده هایی که مرد و زن در کنار هم پول در میارن و اتفاقا خانم در کار های خونه خیلی فعاله و از همین مسئله لذت میره حسادت می کنید . شما به خاطر عقده ها تون میخواید همه چیز رو مکانیکی بررسی کنید اما کاملا مشخصه وقتی میری تو تخت خوابت هزاران حسرت ( نه جنسی ) تو دلته و از وضعیتت راضی نیستی ! ازدواج نکردن راهش نیست …
اصلا کسی طرفت میاد بانو…بمون خیر سرت با شغلت…زن ملکه زندگیه…تو مرد ندیدی ..وگرنه من مادرم و مادر زنم و همسرم همه تاج سرمن پدرم و دایی و عموهامم تکریم میکنند همسرانشون رو و همیشه کمک حالشونن و براشون میمیرن.اصلاح کن افکارتو…جمع نبند کوته فکر بانو
الی خانم !
فکر میکنی همینکه ی چندرغاز در میاری و محتاج کسی نیستی یعنی بهترین زندگی رو داری پس فلسفه ازدواج چی شد.
زندگی کردن که همش اقتصاد نیست.
“در صورتی که وظیفه مرد تأمین معاش خانواده است”…به نظر من این نهایت بی انصافی هست که از یک زنها طرف انتظار برابری داران و از طرفی دیگه انتظار مرد تمام بار یک خانواده را به دوش بکشه .
با توجه به پیام قابل تامل آقای آرش کمانگیر عزیز : بله الی خانوم باید عرض کنم که من هم به ظاهر ی خانم موفق با تحصیلات و جایگاه اجتماعی بالا هستم ( البته دال بر تمجید نباشد) که تا چن سال پیش از اینکه با هیچ مردی حرف نزده بودم به خود می بالیدم ولی از اینکه جنس مرد رو نمیشناختم زندگیم رو باختم چون کاملا بی اطلاع از دنیای مرد بودم و میخواستم با آزمون و خطا تجربه کسب کنم که متاسفانه این تجربه رو خیلی تلخ و سخت بدست آوردم که دیگه خیلی دیر شده بود.
آقا آرش
گفتم خدا رو شکر چون اکثر آقایون در دوستی هاشون فقط بدنبال لذت جنسی هستند و اکثر خانم ها از نظر عاطفی و احساسی انرژی میذارن.
اثر آقایون لذت جنسی رو که بردن، دختر بیچاره رو که حالا خیلی از نظر عاطفی دل بسته رها میکنن ولی نمیدونن چه ضربه ای بهش زدن.
این رو هم بگم درسته تجربه نکردم، اما حدود ۱۰ سال برای ادامه تحصیل در خوابگاه زندگی کردم این سخن امام علی (ع) رو همیشه مد نظر دارم
عبرت ها چه فراوانند و عبرت پذیران چه اندک
خانم این که شما ۱۰ سال توی خوابگاه زندگی کردی چه ربطی به صحبت ما داره ؟ مگه خوابگاه مختلطه ؟
خیلی قشنگ گفتی و خیلی باحالی
شاید آقایون تو رابطه بفکر مسائل جنسی باشن،ولی بنظرم این خانمه که نباید براحتی وارد این مسائل بشه و تازمانی که مرد بهش متعهد نشده نباید اجازه همچین مسائلی رو بده که. پیش بیاد،در اصل خانم هدایت کننده رابطس،وباید بلد باشه رابطه رو در مسیر درستش هدایت کنه
چرا ما خانما باآشناشدن بامردی ازمسیرمون خارج میشیم و کمی زحمت به مخای زیبامون نمیدیم خودمون باشیم..و بمونیم؟!آخه کجای این کارسخته؟؟ یعنی خانوما یا خنگ و راحت طلبن یا تنها فکرشون تو رابطه مادیاته؟ از همه اس هائ که یا سئوالی یا جوابه ۹۹٪..ش تکراریه..!!!!!!
خانما میپرسن چکار کنیم؟؟؟آقایون میگن اینکارخوبه اون کاربده!!!! این ربطی به سن وسال یا تجربه داره که هیچکس نمیخواد خود واقعیش باشه..؟؟؟؟؟جای تعجب و تاسفه