چطور رابطه تان را با عشقتان تمام کنید

بر هم خوردن رابطه هیچوقت آسان نیست اما بعضی وقتها چاره دیگری ندارید. اگر دوست دارید بدانید چطور میتوانید به بهترین روش ممکن رابطهتان با کسی که دوست دارید را پایان دهید، این مقاله را تا انتها دنبال کنید.
تمام کردن رابطه دردناک است، مخصوصاً وقتی هنوز همدیگر را دوست داشته باشید.
واقعاً نمیدانید که چه پیش خواهد آمد و طرفتان چه واکنشی نشان خواهد داد.
اما قبل از اینکه رابطهتان با کسی که دوستش دارید را تمام کنید یک چیز را باید درک کنید و آن هم این است که هیچوقت مثل ترسوها رابطهتان را بر هم نزنید.
واقعبین باشید، اینکه چند روز به طرفتان زنگ نزنید تا او عصبانی شده، خودش زنگ زده و سرتان داد بکشد، خیلی راحت است. در چنین شرایطی میتوانید بهانهای مسخره برای او بیاورید و منتظر بمانید تا او بگوید که دیگر تحمل این رابطه را ندارد.
آنوقت از اینکه توانستهاید بدون برخورد هدفتان را پیدا کنید، نفسی عمیق میکشید.
یک راه آسان دیگر هم وجود دارد که متداولترین راه برهم زدن رابطه است.
وقتی پشت تلفن با طرفتان مشغول صحبت هستید، یک موضوع حساس را عمداً پیش میکشید و صبر میکنید تا طرفتان از کوره در برود.
آنوقت جایی وسط این بحث به او میگویید که این وضعیت را نمیتوانید ادامه دهید چون تفاوت زیادی با هم دارید.
این هم یک نوع بزدلانه دیگر بر هم زدن رابطه است.
البته هر دو این روشها امتحان خود را پس دادهاند و هر زمان که خواستید میتوانید از آنها برای بر هم زدن رابطههایتان استفاده کنید. بهترین مزیت این روشها این است که واقعاً لازم نیست با طرفتان روبهرو شوید یا حتی بحث تمام کردن رابطه را پیش بکشید.
اما هیچوقت واقعاً آخر کار نیست.
خطرات بر هم زدن نادرست رابطه
وقتی مثل ترسوها رابطهتان را بر هم میزنید، همیشه واکنش برگشتن از هر دو طرف رابطه باقی میماند و ممکن است این کش دادنها و زنگ زدنها و حتی بوسیدنها برای مدتی طول بکشد.
اگر واقعاً میخواهید بدانید با کسی که دوستش دارید چطور رابطهتان را تمام کنید، باید از راههای آسان و سریع دوری کنید چون در واقعیت این راهها برای اینکه آن فرد را به کلی از زندگیتان بیرون کنند، خیلی بیشتر طول میکشند و شما و طرفتان را دچار ناراحتی بیشتری خواهند کرد.
راه درست برای تمام کردن رابطه با کسی که دوستش دارید
وقتی در نظر دارید که رابطهتان را بر هم بزنید، باید چند سوال از خودتان بپرسید تا بتوانید درک درستی از فکر و احساس خودتان پیدا کنید. آیا واقعاً میتوانید از پس آن برآیید و سر تصمیمتان بمانید؟ این سوالات کمکتان میکند پاسخ این سوال را پیدا کنید.
# ۵: آیا ترجیح میدهید قبل از اینکه رابطه را به کلی تمام کنید، یک وقفه احساسی داشته باشید؟
اگر پاسخ شما به اکثر این سوالات قاطع بود، یعنی هنوز طرفتان را دوست دارید و برای تمام کردن رابطهتان با او هنوز آمادگی ندارید.
و حتی اگر بخواهید که رابطهتان را تمام کنید، احتمال زیادی وجود دارد که دوباره به سمت هم برگردید.
راه واقعی برای تمام کردن رابطه
اگر بااینکه هنوز طرفتان را دوست دارید، ولی همه امیدتان را برای شادی و خوشبختی کنار او از دست دادهاید و آماده تمام کردن آن رابطه هستید، این ۸ مرحله را دنبال کنید تا به درستترین روش ممکن به رابطهتان پایان دهید.
# ۱: قبل از بر هم زدن رابطه از طرفتان دوری نکنید. بیشتر زوجهایی که میخواهند ارتباطشان را تمام کنند، سعی میکنند خودشان را از هم دور کرده و با بهانههای مختلف از دیدن هم سر باز بزنند. باید درک کنید که طرف شما حق دارد بداند در ذهن شما چه میگذرد. او باید واقعیت احساس شما را بفهمد.
میتوانید برای او توضیح دهید که در رابطه شاد نیستید اما هیچوقت نباید تماسها یا دیدارهای او را نادیده بگیرید.
گاهی اوقات ممکن است این احساس فقط یک دوران کوتاه باشد. قبل از اینکه به طور جدی تصمیم به پایان دادن به رابطه بگیرید، بگذارید مدتی بگذرد تا هر دو شما بتوانید دید بهتری نسبت به ارتباطتان پیدا کنید.
# ۲: دلایل را به خاطر داشته باشید. همه ما دوست داریم که همیشه جنبههای خوب و مثبت رابطه را ببینیم، مخصوصاً اگر قرار باشد تغییر بزرگی در زندگیمان ایجاد شود. از تغییر نترسید، مخصوصاً اگر باعث میشود شادتر شده و حس بهتری نسبت به زندگی پیدا کنید.
شاید بچگانه به نظر برسد اما لیستی از همه دلایلی که میخواهید رابطهتان را تمام کنید تهیه کنید. اینکار دلایل لازم برای اینکه سر تصمیمتان بمانید را به شما میدهد، حتی اگر چند روز از آخرین دعوایتان گذشته باشد.
# ۳: حرف بزنید. به طرفتان زنگ بزنید و به او بگویید که لازم است درمورد موضوعی مهم با او حرف بزنید. توضیحی درمورد موضوع صحبتتان ندهید اما برای او روشن کنید که لازم است درمورد رابطهتان با هم حرف بزنید.
میتوانید به یک رستوران یا کافیشاپ آرام رفته یا او را به خانهتان دعوت کنید. یادتان باشد این گفتگو حتماً باید حضوری انجام گیرد. حرف زدن پشت تلفن شاید خیلی راحتتر به نظر برسد اما رابطه را خراب میکند.
# ۴: همدیگر را متهم نکنید. تمام شدن یک رابطه میتواند یکجانبه یا دوطرفه باشد اما هیچ دلیلی ندارد که یکی از شما بخواهد آن یکی را به چیزی متهم کند. اینکه مستقیم سر اصل مطلب بروید خیلی راحتتر است و مشاجراتتان را هم شدیدتر نخواهد کرد.
طبیعی است که هر کدام از شما نظرات خودتان را داشته باشید، اما هیچ دلیلی ندارد در این نقطه از رابطه بخواهید دعوا راه بیندازید.
# ۵: حرف زدن از تمام کردن رابطه. اگر نمیدانید چطور با کسی که دوستش دارید رابطهتان را تمام کنید، میتوانید از چند خط اول این مکالمه استفاده کنید و مطمئن باشید که بقیهاش پیش خواهد آمد.
شما: معذرت میخوام اما واقعاً فکر میکنم که من در این رابطه احساس خوشبختی نمیکنم.
طرفتان: چی؟ تو چی داری میگی؟ جدی میگی؟ چرا؟
شما: طی چند هفته اخیر من خیلی به این موضوع فکر کردم، درمورد اختلافاتمان هم حرف زدیم، اما هیچ چیز بهتر نشده است. این دعواهای همیشگی زندگی هر دو ما را خراب کرده است. شاید باید قبول کنیم که من و تو به درد هم نمیخوریم. شاید هرکدام از ما به تنهایی آدمهای فوقالعادهای باشیم اما در کنار هم خوشبخت نباشیم.
طرفتان: چی میخوای بگی؟ منظورت از این حرفها چیه؟
شما: من فکر میکنم که بهتره از هم جدا بشیم،. کاملاً مشخصه که هیچکدوم از ما با اینکه همدیگرو دوست داریم اما توی این رابطه خوشحال نیستیم.
# ۶: دلایلتان را توضیح دهید. نکته قبلی خیلی کمکتان خواهد کرد اما کافی نیست. اگر واقعاً میخواهید با کسی که دوستش دارید رابطهتان را تمام کنید و اینکار را به درستی انجام دهید، باید وارد جزییات شوید.
شاید دردناک باشد اما حداقل با این کار میتوانید احساساتتان را برای طرفتان بیان کنید. دلیل واقعی پشت این تصمیمتان را برای او توضیح دهید اما حواستان باشد که با پیش کشیدن موضوعات حساس احساسات او را جریحهدار نکنید. یادتان باشد میخواهید با کسی که دوستش دارید به هم بزنید، به همین دلیل این کار باید در کمال آرامش و احترام صورت گیرد.
# ۷: از رابطه بیرون بروید. وقتی با آرامش و صبوری دلایلتان را برای او توضیح دادید و هر دو شما به این نتیجه رسیدید که باید رابطهتان را تمام کنید، باید بدون هیچ رفتار نادرست و ناراحتکننده از رابطه بیرون بیایید.
بااینکه ممکن است احساس آسایش کنید اما هنوز دردی در قلبتان است که به شما گوشزد میکند تازه رابطهتان با کسی که دوستش داشتهاید را تمام کردهاید. حس کردن این احساسات متضاد کاملاً طبیعی است و اصلاً لازم نیست نگرانش باشید. می توانید تصمیم بگیرید که دوستانی عادی باقی بمانید یا اینکه نمیخواهید تا زمانیکه حالتان بهتر شود به طور کل همدیگر را ببینید.
در هر دو حالت، اینکه بخواهید دوستان معمولی باقی بمانید همیشه دردناکتر است و به همین دلیل توصیه میکنیم حداقل برای چند ماه وقفهای به هم بدهید.
# ۸: خداحافظیهای آخر. الان دیگر میدانید که با کسی که دوستش دارید چطور رابطهتان را تمام کنید اما اگر آن شخص همسرتان باشد هنوز چند نکته مهم مثل داشتن رابطهجنسی برای آخرین بار یا آخرین بوسهها باقی است.
از برخوردهای جسمی و جنسی قبل از جدایی خودداری کنید. این کار واقعاً بیمعنی است و باعث سردرگمشدنتان میشود. اگر واقعاً میخواهید برخلاف چیزی که بیشتر متخصصین روانشناسان اعتقاد دارند، برای آخرین بار همسرتان را ببوسید، اشکالی ندارد انجامش دهید. بوسه آخر و یک آغوش گرم شاید عجیب به نظر برسد و خاطرات گذشته را به ذهنتان بیاورد اما به هر دو شما کمک میکند تمام شدن رابطهتان را حس کرده و آماده رفتن شوید.
درست مثل مرگ. خداحافظی کردن به کسی که در حال مرگ است همه چیز را آرامشبخشتر میکند. در عین حال یک جدایی ناگهانی بدون هیچ خداحافظی ممکن است ماهها ناراحت نگهتان دارد.
وقتی رابطهتان با طرفتان را تمام کردید، با لبخندی از هم جدا شوید. شاید شما دو نفر زوجهای نامناسبی کنار هم بودید اما هر دو شما آدمهایی فوقالعاده هستید.
و وقتی دلتان برای او تنگ شد، از اینکه به او زنگ بزنید اجتناب کنید. اینکار به هیچ عنوان کمکتان نخواهد کرد، به طرفتان هم همینطور.
من دو سال اسیر یه پسری بودم که فکر می کردم بهترین پسر دنیاست ، قرار بود باهم ازدواج کنیم اما متأسفانه یه روز اومد گفت که من به درد تو نمی خورم برو دنبال زندگیت . بعداً فهمیدم نامرد با دوست من دوست شده بوده و الانم با اون ازدواج کرده . اون روزا شرایط اصلاً خوبی نداشتم و اگه مادرم منو پیش مشاور نمی برد حتما دست به خودکشی زده بودم. اصلاً فکرشو نمی کردم که اینطوری ضربه بخورم اونم از دوستم صمیمیم
خدا دکتر حمید ایروانی رو خیر بده که توی اون روزای بد منو از اون وضعیت روحی داغون درآورد. اما الان خیلی خوشحالم که با اون پسر ازدواج نکردم و تونستم مسیر درست زندگی رو در پیش بگیرم
این جور تموم کردن رابطه بدترین مدلشه, نه خودت آروم و قرار پیدا میکنی و نه طرفت. ببین اگه خیلی نگذشته, سعی مت منطقی تمومش کنی, فکر کن دلایلت چی بوده, و باش توضیح بده.
متاسفانه من تجربه هر دو مدلش رو داشتم. کسی رو که دوست داشتم ولی شرایط کاملا متفاوت و متضادی داشتیم, نشستیم و صحبت کردیم, دلیل آوردیم و منطقی تموم کردیم, سخت بود این کارا, ولی بعدش واقعا آرامش داشتم, امید وارم اونم داشته باشه.
سال بعد وارد رابطه ای شدم که چند ماه ادامه داشت. همه چی خوب بود, تا اینکه یکدفعه همه چی رو تموم کرد, نه جواب تماس نه پیام, وقتی پیدمش هم فقط داستان سرایی کرد و حقیقت رو نگفت, یکم از تغییر و درگیر شدن احساسمون وحشت کرده بود ولی صرافت کافی نداشت تا بگه.
و این مدل توم کردن, بد ترین درد رو برام داشت…
خودش هم داغون شد.
گفتن کلمه جدایی به کلمه و واژه راحت و آسونه اما اون کسی که دچارش می شه رو هیچ موجودی توی عالم نمی تونه درک کنه مخصوصا اگه عاشق طرفش باشه.منم توی یه رابطه اشتباه گیر کردم رابطه ای که میدونم حتی اگه به سرانجام برسه برام شادی به ارمغان نمیاره ولی از ترس اینکه دچار بیماری لاعلاج ” از دست دادن ” نشم می سوزم و می سازم. من از روزهایی که اون رو از دست بدم می ترسم از ساعتهایی که بی اون بسر بشه می ترسم کاش خدا قلبمو از سینه ام بیرون می کشید یا دراوج جوونی آلزایمر تموم حافظه ام رو درگیر می کرد تا مثل یه مجسمه از کسی که دوستش دارم می گذشتم.
سلام.من دانشجوی رشته روانشناسیم نزدیک سه ساله که با یه اقا که از هم دانشکده ای هایم هست اشنا شدم یک سال پیگیر بودند و پیام میدادند ولی من حتی یبار هم جوابش را ندادم بعد از یک سال قبول کردم ولی در حد خیلی محدود من حتی یبار هم حاضر به ملاقات با ایشان یا حتی از دوست داشتنم چیزی نگفتم ولی او مصمم بود تا اینکه پارسال یه دختر سر راهش قرار گرفت و هر چیزی که من محدود کردم او بهش داد و به او توجه میکرد ولی الان خود این اقا هم از کاری که کرد پشیمان است و همه چیزش را از دست داد البته خیلی صمیمی هم نشدند.ولی مقصر را من میداند و میگویداگر به من بیشتر توجه کرده بودی شاید هیچکدام از این اتفاقات نمیافتاد من به تو یک احساس یه طرفه داشتم من حتی این سال یبار هم به این اقا زنگ هم نزدم ولی با تمام وجود دوسش داشتم ولی الان میگوید که حس خوبی نسبت به هیچ زنی ندارم از همه شان میترسم .پشت در کلاس هایم می آید و در این سه ماهی که ازش بی خبرم دو بار یه شماره ناشناس زنگ زد ولی حرف نمیزد .یا وقتی من را در دانشگاه میبیند خیلی مشتاقانه به من نگاه میکند ولی بار اخر به من گفت ازت بدم میاد و این رفتارا بعد از تموم شدن رابطمون بود و این حرف.و من موندم که با این همه دلتنگی و این رفتارا که تعبیرشون برام سخته میشه کمکم کنید .ممنون میشم
من الان دقيقاً تو يه رابطم ك بايد تموم شه و ميدونم ك طرفم لياقتمو نداره و اصلاً منو درك نميكنه اما احساساتم مانع ميشه.شايد بيشتره بيست بار تو اين دو سال ازش دروغ و خيانت ديدم اما هربار از ترسه از دست دادنش بخشيدمش و الان مثه چي پشيمونم.واسم دعا كنيد ك احساسم تموم شه مرسي