چه در یک رابطه باشید چه نباشید، دوستداشتنی هستید

ممکن است تنها باشید. ممکن است یاری که همیشه کنارتان بود و حتی خودتان را آماده ازدواج با او کرده بودید، ترکتان کند. ممکن است تنها بودن و تنها زندگی کردن به نظرتان سخت بیاید. ممکن است با هر مرتبه که یکی دست رد به سینهتان میزند با خودتان بگویید که «تو دوستداشتنی نیستی. به همین دلیل هیچکس دوست ندارد با تو باشد یا بماند.» اما این واقعیت ندارد. خیلی خیلی از حقیقت دور است.
۱. هیچکس جز خودتان تاییدتان نمیکند.
– با افکاری مثبت این را هر روز برای خودتان تکرار کنید. یادتان باشد که خوشبختی و خوشحالی شما فقط از خودتان سرچشمه میگیرد. خودتان به تنهایی.
– زمانی میرسد که میفهمید خیلی چیزها درمورد شما که مورد علاقه دیگران نیست لزوماً بد نیستند و نیازی به تغییر دادن آنها ندارید. مثلاً اگر کسی فکر میکند که بیش از حد خودرای هستید، به این معنی نیست که باید نظرتان را برای خودتان نگه دارید و منفعل باشید. کسی را پیدا کنید که شما را برای آنچه که هستید تحسین کند.
۲. شما زیبا هستید.
– وقتهایی را به تنهایی بگذرانید و به همه چیزهایی فکر کنید که باعث میشود احساس کنید آدم دوستداشتنی هستید. هر آدمی باید خیلی خوششانس باشد که در زندگیاش باشید.
– وقتی نوبت به تصویری که از خودتان دارید میرسد، باید بگوییم که بیشتر نقاط منفی که در آینه میبینید را کسی نمیبیند. دلیل آن این نیست که مهم نیستید یا دیگران به شما توجه ندارند، دلیل آن این است که آن نقاط منفی واقعاً مهم نیستند. مطمئن باشید که مردی که پشت سر شما در صف ایستاده است اصلاً به زخمی که مثلاً روی پیشانیتان دارید خیره نمیشود.
۳. شما شایسته دوست داشته شدن هستید.
– چه تنها باشید و چه ازدواج کرده و یا در یک رابطه جدی باشید، تا زمانیکه به خودتان اجازه دوست داشته شدن ندهید، عشق واقعی را تجربه نخواهید کرد. این یعنی به هیچ وجه حتی لحظهای نباید به این فکر کنید که چرا طرفتان باید برای شما یک دسته گل خریده باشد یا اینکه چرا دوستانتان هر روز به شما محبت میکنند. دلیل آن این است که شما لیاقت آن را دارید.
– شما دوستنداشتنی نیستید. یک دقیقه وقت بگذارید تا این را کاملاً بفهمید. آنقدر این را برای خودتان تکرار کنید که در عمق وجودتان نفوذ کند. اگر چنین افکاری داشته باشید که لایق دوست داشته شدن نیستید، هم برای خودتان و هم رابطهتان با هر کسی دیگر بسیار مخرب خواهد بود.
۴. جهان طرف شماست.
– با روحتان ارتباط برقرار کنید و اوقاتی را در طبیعت بگذرانید. هیچ چیز بهتر و راضیکنندهتر از دیدن زیباییهای دنیای اطرافتان نخواهد بود.
نیلوفر عزیز این دردی که من این روزها سخت باهاش درگیرم واز دنیا دلخور به ظاهر همه چی دارم ولی هیچی ندارم فقط خودم میدونم که از درون چقدر داغونم و تنها.
سلام میترا جان … اینکه زیبایی خودتو میشناسی خیلی خوبه…چون خیلیا از این موهبت برخوردار هستن اما نمیدونن که زیبا هستن…در واقع زیبایی علاوه بر چهره ی شخص میتونه تو طرز نگاه کردن طرف و عکس العملاش و اون آرامش درونیش نمود پیدا کنه…به نظر بنده مشکلات شما ناشی از پرداختن زیاد به زیباییتون نشات میگیره…در واقع هر اتفاقی میفته شما فکر میکنید دلیلش برمیگرده به زیبایی شما و این که انقدر بیش از حد به زیباییتون بها بدید برای خودتون دغدغه ی فکری ایجاد میکنید…کسی که میدونه زیبا هست باید کل وقتشو بذاره رو کمالات پنداری و رفتاری و کرداریش نه تک بعدی و خودمحورانه خودش باعث برجسته شدن زیباییش بشه که درنهایت براش مشکل ایجاد شه…اگر دیگران نمیتونن زیبایی شمارو بپذیرن و انقدر محور بحث اونایید دیگه مشکل خودشونه مشکل شما نیست…ضمنا خوبه که از انتقاد دوستان استفاده کردید و نظراتشونو بررسی کردید…این نشون میده که واقعا دنبال راهکارید…به نظر من مشکل شما نه با دادگاه مادگاه حل میشه نه با مشاور پشاور !!! شما اول باید خودتون و توانایی هاتونو بشناسید…درگیر قضیه نشید…تقاضاهای اطرافیانتونو با میزان توانایی هاتون بسنجید و انقدر فکر نکنید که مشکل شما زیباییتونه…اینکه دیگران میگن شما زیبایید براتون بار روانی ایجاد نکنه چون خودتون میدونید خوبید…اون ۴نفر دیگه دارن راجع به واضحات صحبت میکنن…چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است!!؟!بله میترا خانوم از دیگران توقع تغییر شرایطو نداشته باش شما مکلفی بین آدمای دور و برتون زندگی کنید…کناره گرفتن از افراد مشکلی رو حل نمیکنه…چشم مردمم که نمیتونی دربیاری اونا بخوای نخوای توجهشون بهت جلب میشه…شما گنده نکن قضیه رو …اینکه قرار باشه بخاطر زیباییتون تنها هم زندگی کنید بازم براتون مهم نباشه … آدمی که با منش و عقایدش یه تمامیت زیبا از خودش میسازه قابل احترامه…فیس زیبا فقط یه آپشنه که متاسفانه الان به عنوان یه اصل و محور انتخابها و عکس العملای افراد پذیرفته شده…موفق و موید باشید
میترا حالا یه عکس از خودت بفرست ببینیم آخه شاید مشکلاتت فقط به خاطر رفتارت باشه و خیلی هم تقصیر قیافت نباشه !
به نظرتون وقتی کسی بی دلیل ترکتون کنه و بره دیگه میتونید انقدر حسای خوب به خودتون داشته باشید؟
اونی که میخواستم باهاش ازدواج کنم و بهم یه عالمه قولای قشنگ داده بود رفت… حتی انقدر مرد نبود که خودش بهم بگه- عین بچه ها به پدرش گفت که به مادرم ز بزنه و بگه که اون داره میره خارج از کشور… از دیروز تا حالا دنیا واسم عین جهنم شده…همش یادش میفتمو گریه میکنم… من سپردمش به خدا و هیچ وقت ازش نمیگذرم! به نظرتون من الان باید چیکار کنم؟ و آیا روزی آه من دامن خودش و زندگیشو میگیره؟
کسی تجربه ی مشابه داشته بهم کمک کنه؟
سلام شیده جان اولش خ سخته ولی کم کم عادت میکنی ووقتی منطق جای احساسات رو گرفت میفهمی اصلا ارزشش نداشته اینقدخودتو ناراحت کنی.من مطمئنم خدا جواب اینطور آدمارو مثه خودشون میده شک نکن.