چگونه به والدینمان احترام بگذاریم

گاهی سالیان سال طول می کشد تا فرزندی بتواند به خوبی از والدین خود قدردانی کند. ممکن است تا زمانیکه با آنها زندگی می کردید به خوبی احترامشان نمی کردید یا عشقتان را به آنها نشان نمی دادید. ولی چه ازدواج کرده باشید و برای خودتان خانواده تشکیل داده باشید، چه هنوز در کنار پدر و مادرتان زندگی کنید، می توانید با استفاده از راه های زیر احترام و قدرشناسی خود را به آنهایی که شما را به این دنیا آوردند نشان دهید.
احترام چیست؟
احترام گذاشتن یعنی قدرت و توانایی آنها را بشناسید و این یعنی بدانید که آنها در مقامی بالاتر از شما قرار دارند و حق دارند برای شما قانون تعیین کنند و مجبورید از این قوانین پیروی کرده و به آنها احترام بگذارید.
اما اگر این قانون ها عادلانه نبود چه؟ یادتان باشد قوانین آنها همیشه در جهت صلاح و منفعت شماست و دلیل آن این است که آنها واقعاً دوستتان دارند و به فکر شما هستند.
احترام گذاشتن به والدین یعنی اصلاحات آنها را وقتی اشتباه می کنید بپذیرید.
اما بیشتر از همه اینها، وقتی به والدینتان احترام می گذارید، به آنها نشان می دهید که دوستشان دارید. انسانها معمولاً به چیزی احترام می گذارند که برایشان عزیز است و ارزش و اعتبار بالایی برایشان دارد. و مطمئناً والدینتان شایسته این احترام هستند.
بعضی احساس می کنند که والدینشان شایسته این احترام نیستند چون پدر و مادر خوبی برایشان نبوده اند– ممکن است والدینشان معتاد بوده یا از آنها به طرق مختلف سوء استفاده می کرده اند. اما همیشه جایگاه خودتان بعنوان فرزند را به خاطر داشته باشید و حتی اگر آنها درست با شما رفتار نکردند، هرچه که در توان دارید برای احترام به آنها صرف کنید.
چطور احترامتان را نشان دهید
با والدینتان حرف بزنید. ارتباط و گفتگو بهترین راه است. خیلی ها بعد از مرگ والدینشان افسوس می خورند که به اندازه کافی با آنها حرف نمی زده اند. شما مرتکب این اشتباه نشوید و برای حرف زدن با والدینتان وقت بگذارید. خیلی زود متوجه می شوید که والدینتان می توانند دوستانی فوق العاده برای شما باشند.
صادق باشید و زندگی دوگانه نداشته باشید. هیچ چیز برای پدر و مادر سخت تر از این نیست که بفهمد فرزندش زندگی دوتایی دارد. و حتی اگر بدانید که آنها کاری که می کنید را نمی پذیرند، باز با آنها صادق بوده و حقیقت را به آنها بگویید. اجازه بدهید از هر اتفاقی که در زندگیتان می افتد باخبر باشند. شاید نتوانند زندگی شما را درک کنند اما حداقل این احترام را به آنها گذاشته و مطلعشان کنید.
از قوانین پیروی کنید. همانطور که قبلاً ذکر شد، این قوانین به نفع شما هستند. و والدینتان این قوانین را با بهترین روشی که می دانند تعیین می کنند. برای پیروی از این قوانین نهایت تلاش خود را بکنید و اگر درمورد آنها سوالی داشتید، آن را با احترام در میان بگذارید.
اگر از بچگی روی پای خودتان بزرگ شده اید، باز هم هیچوقت والدینتان را فراموش نکنید. آنها دوست ندارند خیلی از زندگی شما دور باشند و دلشان برایتان تنگ می شود. حتماً به آنها تلفن کنید و سر بزنید. با آنها وقت بگذرانید، حتی اگر خیلی از آنها دور باشید.
بله، والدینتان واقعاً ارزش احترام و قدرشناسی شما را دارند. آنها شما را به دنیا آورده، بزرگ کرده و مراقبتان بوده اند. پس دستورات دین را رعایت کرده و هم از نظر فیزیکی و هم احساسی از آنها مراقبت کنید، مخصوصاً وقتی سنشان بالاتر می رود و نیاز به کمک پیدا می کنند. کمک های زیادی از دست شما برایشان برمی آید. دنبال کارهای بیمه آنها بروید و در کارهای خانه کمکشان کنید و به هر طریقی که می توانید عشقتان را به آنها نشان دهید.
سلام..یادم میاد سن نوجوانیم همیشه دنبال جمله ای میگشتم که دل مادرمو سوراخ کنه…حالا فهمیدم که ساده ترین حرفم اگه با بی احترامی ادا بشه وجود اونهارو اتیش میزنه….پس بیاین همیشه خودمونو جای اونا بزاریم وبعدا قضاوت کنیم………
بنظر من وقتی یک نوجوان به یک جوان تبدیل میشه, دیگه نباید طبق قانون پدر و مادر زندگی کنه و اگه کسی چنین باشد, فاقد اعتماد بنفس و قدرت تصمیم گیریست. احترام گذاشتن هم باید دوطرفه باشه, یعنی فرزند جوونشون رو آزاد بگذارن تا خودش زندگیشو بسازه نه اینکه دختر, ۳۰ سالش شد.. اونا هنوز بپرسن کجا بودی, با کی بودی, چرا دیر اومدی!!!! یا پسر ۳۰ ساله شد, میخواد با دختر مورد علاقش ازدواج کنه.. و مادرش بجای اینکه عشق اونا رو ساپورت کنه,جبهه میگیره و میره دنبال یه دختری که خودش بپسنده تو فامیل و کوچه بازار. انگار پسرش قدرت انتخاب نداره, عشق نداره, نمیفهمه. این دیگه ربطی به احترام نداره, ویران کردنه یه عشقه , گرفتن خوشبختی یک انسانه. هنگامی که یک نوجوان جوانی عاقل و بالغ شد که خدا رو شکر اکثریت جوونامون تحصیلکرده هم هستن, والدین حق ندارن برای زندگی اونا تعیین تکلیف کنن و لزومی نداره که جوانها از تمام قوانین والدینشون پیروی کنن. ربطی به احترام نداره. احترام و قدردانی اوکی اما اجازه دخالت کردن در زندگی شخصی چه از طرف والین چه هرکسی دیگر یک نه خیلی بزرگه. این زندگی مال شماست و شما میتونید هرجور که میلید زندگی کنید, نه اینکه کورکورانه پیرو یک سری قوانینی که دیگران میگذارن باشید. قانون زندگیتونو خودتون بگذارید. سرنوشتتونو خودتون بسازید. وای بحال آنهایی که طبق قوانین دیگران زندگی میکنند که هیچوقت خوشبختی واقعیو نمیتونن احساس کنند. با تمام احترامی که برای پدرومادرها دارم اما آزادی شخصی و اعتماد بنفس در مرحله ای بالاتر قرار دارن. به امید آرامش برای همگان.
با taraneh موافقم.
آیا می دانید؟
بدن انسان می تونه تا ۴۵ واحد درد رو تحمل کنه.
اما زمان تولد، یک زن تا ۵۷ واحد درد رو احساس می کنه
این معادل شکسته شدن همزمان ۲۰ استخوانه!
مادرتون رو دوست داشته باشید
زیباترین فرد روی زمین..
بهترین منتقد ما…
و قویترین حامی ما…
“مادر”
سلام.thomas خیلی قشنگ و بجا نوشتی,مرسی . ممنون مردمان
سلام.thomas کمی در مورد سزارین هم بنویسی بد نیست!!!؟؟!!
ترانه و بیتا خانم و دیگران توجه داشته باشید
والدین شما درسته شاید قدیمی( از نظر شماها) فکر کنند و برایتان همسر انتخاب کنند ولی خیلی بیشتر از اون چیزی که شما درک می کنید می فهمند.
در غیر این صورت هم می توان با صحبت و با منطق با آنها در میان گذاشت.
در ضمن یادتون باشه که دیگران پدر و مادر نیستند…..دیگران پدر و مادر نیستند……
تو دنیا هیچ کس به درد ما نمی رسند مگر پدر و مادر…
از tomas و ahmad تشکر میکنم.هیچ مادر و پدری جز خوشبختی فرزندانش چیز دیگری نمیخواد .خودمون رو جای اونها بذاریم .
omidvaram dar ayande vaghti madar shodam, bacheham hamontori ke man ba valedeynam raftar kardam ,baham raftar konan, chon hargez be pedaro madaram biehterami nakardam.
من یک پزشکم و میخوام بگم درد و عذابی که یک زن در سزارین تحمل میکنه اگر بیشتر از زایمان طبیعی نباشه کمتر نیست..اگر کمی تحقیق کنید و ببینید که شکم تا چه عمقی بریده میشه و چه عوارض و عذابی داره این حرفو نمیزدین..
تمامی مادر ها قابل تقدیر و احترام اند.