چرا خانم ها از هم متنفر هستند؟

خانم ها در سطوح اجتماعی با هم رقابت می کنند و معیار برنده شدن آنها معمولاً توسط سایرین تعیین می شود و نتایج آن کاملاً شخصی و ناملموس است. خانم ها معمولاً با خصوصیاتی که خودشان هیچ کنترلی روی آن ندارند قضاوت می شوند: چیزی که خودشان خلق نکرده اند و خارج از وجود آنها است مثل وضعیت ظاهری. موفقیت آنها مبنی بر اعتباردهی بسیار ذهنی، متعصبانه و ظاهری سایرین می باشد. او قادر نیست تحمل کند که نمی تواند رقیبش را شکست دهد چون هیچ چیز دست هیچکدام از آنها نیست و دست سایرین است. اما چطور می توانید از بقیه خانم ها زیباتر باشید وقتی تصمیم با نظر دیگران و براساس دیدگاه آنها نسبت به زیبایی است.
چطور می توانید ترجیحات و علایق شخصی دیگران درمورد یک اندام یا شکل خاص، یک رنگ چشم خاص یا رنگ مو را تغییر دهید؟ چند نفر لازم است بگویند شما زیبا هستید تا بتوانید آن را باور کنید؟ خانم ها برای به دست آوردن توجه آقایون با هم رقابت می کنند و طوری برخورد می کنند که انگار این توجهات و تحسین ها اعتماد به نفس و عزت نفس آنها را بالا می برد. خانم ها سعی می کنند جذاب تر از بقیه لباس بپوشند و اندامی زیباتر بسازند.
خانم ها به طور غریزی می دانند که وقتی نوبت به رابطه جنسی می رسد مردها هیچ قدرتی ندارند. آنها می دانند که اگر یک رابطه بدون هیچ رابطه جنسی بین مرد یا زنی وجود داشته باشد، ۹۰ درصد به این دلیل است که زن نمی خواهد رابطه داشته باشد نه برعکس. اکثر خانم ها فکر نمی کنند که مردها بتوانند به خاطر تعهد، عشق و وفاداری که به یک زن دارند، چه از نظر روانشناسی و چه بیولوژیکی دربرابر قدرت جنسی یک زن دیگر مقاومت کنند.
زن ها آنقدر درگیر به دست آوردن توجه مردها هستند که بینش روانی، فکر و احساسی برای تغییر فضای اجتماع که باعث می شود اعتماد به نفسشان پایین بیاید را پیدا نمی کنند. زن ها فکر می کنند مردها در روابط جنسی خود بی قید، بی وفا، دروغگو و خائن هستند اما آنچه که بیشتر خانم ها می خواهند بفهمند این است که تحقیقات نشان می دهد احتمال بیشتر وجود دارد که مردها با بهترین دوست، خانواده، فامیل همسرشان که دوستش دارد و به او احترام می گذارد، رابطه جنسی داشته باشند. یکی از دلایل موفق بودن مردها در خیانت این است که زن ها این اجازه را به آنها می دهند چون در حال رقابت با هم هستند.
زن ها باور دارند که اگر از نظر ظاهری بهتر باشند، از بقیه خانمها بهتر هستند. در تبلیغ یک قرص لاغری زنی گفته بود که من الان خیلی لاغرتر از زنی هستم که شوهرم به خاطر او من را ترک کرد. این جمله باعث می شود فکر کنیم که او تصور می کند به خاطر چاقی حقش بوده که شوهرش ترکش کند. هدف او برای کم کردن وزنش این بوده که لاغرتر از زنی شود که شوهرش به خاطر او ترکش کرده است. اوبه جای اینکه به فکر خیانت همسرش باشد، با زن مقابل رقابت می کرده است. هدف آن زن برای کم کردن وزنش ارتقاء وضعیت سلامتی یا بالا بردن اعتماد به نفسش نبوده، بلکه این بوده که لاغرتر از رقیبش شود. این تبلیغ به زن ها می گوید که برای اینکه بتوانند عشق و وفاداری همسرشان را داشته باشند باید فلان شکل باشند. مهم نیست که برای مرد آشپزی می کنید، بچه هایش را بزرگ می کنید، و از رویاها و جاه طلبی هایش حمایت می کنید، چیزی که در یک رابطه خیلی مهم است این است که از نظر ظاهری جذابیت لازم برای در خانه نگه داشتن شوهرتان را داشته باشید یا نه. یک تصور وجود دارد که می گوید خیلی طبیعی است که مرد وقتی دیگر از نظر جنسی کششی به همسرش ندارد، به او خیانت کند. خیلی خانم ها باور دارند که اگر به اندازه کافی جذاب نباشند اشکالی ندارد اگر شوهرشان به آنها خیانت کند و به او حق می دهند.
دیدگاه زن از ارزش فردی بیرون از خود او و در ذهن سایرین شکل می گیرد و این بر نظر درونی او درمورد ارزش خودش بعنوان یک انسان تاثیر می گذارد. زن ها به طور غیرمستقیم با سایر زن ها رقابت می کنند چون یاد نگرفته اند که امیال، احساسات و اهداف خود را به شکل واقعیت های فیزیکی و ملموس تشخیص دهند. وقتی خانم ها یاد بگیرند که نمی توانند به جای بچه ها و شوهرشان زندگی کنند دست از متنفر بودن از همدیکر برمی دارند و بر استعدادها و ویژگی های خاص و منحصربه فرد خودشان متمرکز می شوند.
چرا خانم ها از هم متنفر هستند؟
۱٫ زن ها احساس می کنند که بهترین زمان بیولوژیکی آنها محدود است و می توانند خیلی راحت با یک زن جوانتر و زیباتر جایگزین شوند.
۲٫ زن ها فکر می کنند که زن های دیگر وفاداری جنسی همسرشان را کنترل می نمایند.
۳٫ زن ها فکر می کنند که درجه زیبایی ظاهری آنها به شانس بستگی دارد نه چیزی که در کنترل خود آنها باشد.
۴٫ زن ها فکر می کنند که بقیه زن ها می توانند چیزی که خیلی برای به دست آوردن آن تلاش کرده اند را بااستفاده از زیبایی خود از چنگشان در بیاورند چون مردها با زیبایی آنها افسون خواهند شد.
۵٫ زن ها فکر می کنند که بقیه زن ها قابل اعتماد نیستند. آنها خیلی غیبت می کنند، دو رو هستند و مردتان را جلوی رویتان می دزدند.
۶٫ زن ها فکر می کنند که بقیه زن ها توجه دیگران به آنها را می دزدند.
۷٫ زن ها از نظر روانشناسی با بقیه زن ها در رقابت هستند تا جذاب تر به نظر برسند.
۸٫ زن ها به طور ناخودآگاه فکر میکنند که اگر شبیه زنی دیگر به نظر برسند، می توانند زندگی او، جواهراتش و شوهرش را به دست آورند و مردم با همان تحسین و تمجید به او نگاه می کنند.
نکاتی که ارزش فکر کردن را دارند:
· شما هیچوقت نمی توانید کاری کنید که مردتان به زن های دیگر نگاه نکند یا آنها را تحسین نکند. آیا فکر میکنید که آن زن دیگر به خاطر اینکه زیباتر است ارزش انسانی بالاتری نسبت به شما دارد؟
· شما بیش از جسمتان هستید. ببینید چه استعدادها و مهارت های منحصربه فردی دارید؟
· اینکه دیگران درمورد شما چه فکری می کنند دست شما نیست. وقتی این واقعیت را قبول کردید که هیچ کنترلی بر افکار دیگران نسبت به خودتان ندارید، آنوقت می توانید زندگیتان را آنطور که می خواهید شکل دهید.
· با هیچکس جز خودتان نمی توانید رقابت کنید.
· تنها کسی که روی او کنترل دارید خودتان هستید.
· آنچه در دیگران جستجو می کنید را در خودتان به وجود بیاورید. لازم نیست برای اینکه با یک پزشک ازدواج کنید، خودتان دکتر شوید.
· شما مهمترین انسان در کل جهان هستید و باید زیبایی درونی و بیرونی خود را بشناسید. چرا باید کسی بیشتر از آنچه که خودتان، خودتان را دوست دارید و احترام می کنید، شما را دوست داشته باشد و به شما احترام بگذارد.
chera inghad tedade khanooma too iran ziade baes mishe kasi be dokhtara ziad tavajoh nakone
به نظر من این حس حسادت تو خانومها وجود دارد و علتشم حس تملکییه که نسبت به معشوقشون یا شوهرشون دارن که دوست دارن شوهرشون کلهم اجمعین واسه خودشون باشه.البته مردها باید خدا رو شکر کنند که این حس تو خانومها وجود داره وگرنه یک زن به راحتی درک میکرد که هیچ مردی ارزشه اینقدر تلاش و تکاپو رو نداره و از خوداشم بود که بره با یه زنه دیگه!در نتیجه بعد از مدتی با جامعه ای رو به رو میشدیم که توش هیچکس مردها رو تحویل نمی گرفت!!بامزه می شد نه؟!
شاید تو ذات زنها باشه.خانم ها باید هوای همو داشته اشن مثله اقایون و همدیگرو به خاطر یه مرد نفروشن.این خود خانم ها هستن که اجازه می دن مردها هر بلایی سرشون بیارن
جوجو خان اتفاقآ این مردها هستن که اصلآ هوای همدیگرو ندارن و فکر میکنن که خیلی مردن.من خودم به چشم خودم دیدم که پسرا چه سواستفاده هایی که از هم نمیکنن.فکر میکردم فقط توی فیلماست که سر همدیگرو کلاه میذارن ولی خیلی وقتا دیدم که تو زندگی واقعی هم اینجوریه.
در طول تاریخ ثابت شده که مردها به همدیگه حسادت میکنن و اسم اون رو گذاشتن غیرت..نمونه ی بارزش همین چادره.بعضی مردهای به اصطلاح غیرتی چادر رو اختراع کردن تا هیچ مرد دیگه ای حق دیدن زن اونهارو نداشته باشه و همین خونه داری و آشپزی و از این قبیل باعث میشه زن کمتر توی اجتماع باشه و کمتر دیده بشه.دکتر شریعتی توی یکی از سخنرانیهاش میگه:در جوامع قدیمی مردها زنها رو از رفتن به مدرسه و سواد آموزی باز میداشتن تا در آینده برای مردی نامه ننویسند.و الآن میبینیم که اگر به زنها اجازه ی پیشرفت داده شود روی دست مردها میزنند.
من به عنوان یه خانم نه اینکه از هم جنسان خودم متنفر نیستم بلکه دلم به حال خودم و اونها میسوزه که تو این جامعه استعدادامون داره الکی هدر میره.و فقط وجود ما رو برای آشپزی کردن برای مردها و بزرگ کردن بچه ها قبول دارند و اسم اینرو گذاشتن حقوق زنان .من کار خونه و مادری رو نفی نمیکنم ولی وقتی که دو نفر با هم ازدواج میکنند همه ی مسئولیت ها باید به طور مساوی بین زن و مرد تقسیم بشه.نه اینکه زن همه سختی های بچه رو از نوزادی تا ۷ سالگی به جون بخره و آخر سر بچه مال مرد باشه.چرا ما زنها ساکت نشستیم و حقوق از دست رفته خودمون رو طلب نمیکنیم؟نباید بزاریم بعضی از این مردهای متحجر بیشتر از این از ما سو استفاده کنن.البته خیلی مردهای اصیل هستند که واقآ آقان ولی طرف صحبت من عده ی دیگشونه
با تشکر از نویسنده،،، مانا::در مورد چادر اشاره ومثال بسیار زیبایی زدید وارتباطش با حسادت قوی واما یک بعد قضیه است ولی این حق مرده که اگر بخواد، کسی حجم اندام همسرش رو ندونه،شاید خانمها نتونن این حس این دسته ازآقایون رودرک کنن ولی قرار نیست هرغریزه ای درک نشد نادیده ونفی بشه!!اینکه چرا دسته ای از آقایون با مانتو بخصوص بدن نما برای همسرشون مخالفت نمیکنن بحثش مفصله،که متاسفانه خانمها این رو به پای لارج بودن وخوشبین بودن مرد میگذارن وهیچ وقت در پی دریافتن تفاوت این دسته از مردان و حکمت دستورات خداوند(دراسلام)نمیشوند!!
سلام . همه ی خانم ها را با یک چوب رانده اید ؟ من اصلا حسود نیستم و بعد هم خیلی به هم جنس هایم علاقه دارم. یه دختر معمولی هستم. عقده ی حقارت ندارم. اهل چشم و هم چشمی نیستم. اهل مد و این حرفها هم نیستم . بیشتر عاشق پژوهش و علم هستم و از شریعتی خوشم می آید . در نظریاتتان راجع به خانم ها خوب است تجدید نظر فرمایید
من خودم خیلی طرفدار حقوق خانم ها بودم وحتی خیلی مواقع با برادرانم سرآزادی بیشتر دادن به زن داداش هام بحث وجدل کردم ولی خیلی موارد دیدم که با بحث هایی که جدی شدن وباعث دلخوری برادرانم از من شدن دیدم که زن داداشام ار این دلخوری خوشهالند واز این موضوع سوئاستفاده کردن واین باعث میشه که من باور کنم که اغلب زنها از هم متنفر هستند واز طرفی زندگی مجردی بازندگی متاهلی یه کم فرق میکنه خود من همیشه از این موضوع که چرا باید عروس ومادر شوهر یا زن داداش وزن برادر ویا اینکه دوتا جاری همیشه با هم دعوا داشته باشن ناراحت بودم وعلت هاش رو درک نمیکردم اما بعد از ازدواج با اینکه اکثر مواقع سعی میکنم خودم رو قاطی این موارد نکنم اما میبینم که به عینه این تنفر ناخودآگاه وجود دارد با اینکه واقعا هیچ بدی نمیکنم وهر لحظه آگاهانه خودم رو کنترل میکنم که کسی رو نرنجونم باز میبینم که نسبت بهم حسادت میشه ومثل یک رقیب بهم نگاه میشه