۱۰ نشانه اختلال دوقطبی (بای پولار)

درمورد بیماریهای روحی-روانی، کلیشههای مختلفی وجود دارد. اما در واقعیت، تشخیص اختلالات روحی معمولاً دشوار است—مخصوصاً در افرادیکه دچار علائم اختلال دوقطبی هستند.
دکتر کاری بیردن (Carrie Bearden)، استادیار روانشناسی و علوم رفتاری در دانشگاه UCLA اعتقاد دارد، “دمدمی مزاج بودن یا مشکل و خستگی در کار جزء متداولترین آن است اما شدت این اختلال انواع مختلفی دارد.”
در زیر به ۱۰ مورد از نشانههای مشکلات روحی این اختلال اشاره میکنیم.
۱٫ روحیه خوب
اختلال دوقطبی با تغییرات و بالا و پایین رفتنهای اخلاقی بین هیجان و افسردگی شناخته میشود. در طول دوره هیجان، فرد ممکن است از واقعیت جدایی کامل پیدا کند.
در جنون خفیف یا هیپومانیا که یکی از علائم این اختلال است، فرد وضعیت بسیار پرانرژی پیدا میکند اما هوشیاری خود به واقعیت را از دست نمیدهد.
دکتر بیردن میگوید، “جنون خفیف میتواند وضعیت واقعاً لذتبخشی باشد. روحیه فرد به شدت تقویت میشود و انرژی و خلاقیت بسیار زیادی پیدا میکند و به نشاط میرسد. این قسمت بالای اختلال دوقطبی است.”
۲٫ ناتوانی در انجام کارها
پُر بودن خانه از انبوه کارهای نیمهتمام یکی از ویژگیهای اختلال دوقطبی است. افرادیکه بتوانند از انرژی خود وقتی در فاز هیپومانیا هستند استفاده کنند میتواند بازده بسیار خوبی داشته باشند.
این افراد معمولاً از یک کار سراغ کار دیگر میروند، پروژههای غیرواقعبینانه دارند که معمولاً ناتمام میماند.
دکتر دان مالون (Don Malone) مدیر مرکز سلامت رفتاری و دپارتمان روانپزشکی کلنیک کلیولند در اوهایو میگوید، “این افراد معمولاً قادر به تمرکز روی یک کار نیستند و میلیون کار را شروع میکنند بدون اینکه بتوانند آنها را به اتمام برسانند.”
۳٫ افسردگی
فردی که در وضعیت افسردگی اختلال دوقطبی است درست شبیه به فردی که افسردگی عادی دارد به نظر خواهد رسید. دکتر مالون میگوید، “آنها همان مشکلات افرادیکه دچار افسردگی معمولی هستند را با انرژی، اشتها، خواب و تمرکز خواهند داشت.”
متاسفانه، قرصهای ضدافسردگی معمولی به تنهایی برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی مناسب نیست. حتی ممکن است چرخههای تغییر روحیه را در این افراد بیشتر کند و یا فرد را به اپیزود جدایی از واقعیت بفرستد.
او می گوید، “داروهای ضدافسردگی برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی میتواند خطرناک باشد زیرا ممکن است آنها را دچار جنون کند.”
۴٫ آسیبپذیری
برخی از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است دچار “جنون ادغامی” شوند که در آن علائم افسردگی و هیجان را همزمان تجربه میکنند. در این وضعیت، این افراد معمولاً به شدت آسیبپذیر میشوند.
همه آدمها روزهای بد در زندگی دارند به همین دلیل است که تشخیص این نوع دوقطبی بسیار دشوارتر است.
دکتر بیردن میگوید، “همه ما گاهیاوقات آسیبپذیر و دمدمیمزاج میشویم اما در افرادی که دچار اختلال دوقطبی هستند این وضعیت شدیدتر است تاجاییکه در روابط آنها ایجاد مشکل میکند، مخصوصاً وقتی فرد بگوید، نمیدانم چرا اینقدر آسیبپذیرم واقعاً نمیتوانم آن را کنترل کنم.”
۵٫ تند حرف زدن
بعضی افراد ذاتاً پرحرف هستند اما “حرف زدن زورکی یکی از متداولترین نشانههای اختلال دوقطبی است.
دکتر بیردن میگوید، این نوع حرف زدن زمانی اتفاق میافتد که فرد در یک مکالمه دونفره نیست. فرد تند تند حرف میزند و اگر سعی کنید حرف بزنید، مطمئناً این اجازه را به شما نخواهند داد. همچنین این افراد معمولاً از موضوعی به موضوع دیگر میپرند.
۶٫ مشکل در محلکار
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی معمولاً سر کار مشکل دارند زیرا بسیاری از علائم آنها در توانایی آنها برای انجام کارهایشان و برابری با بازده کاری همکارانشان اخلال ایجاد میکند.
علاوه بر مشکل در تمام کردن کارها، ممکن است دچار اختلال خواب، آسیبپذیری و مشکلات رفتاری فاز هیجان و افسردگی سایر زمانها باشند که موجب خوابیدن بیش از اندازه و سایر مشکلات روحی و رفتاری میشود.
دکتر مالون اعتقاد دارد که بسیاری از مشکلات این افراد در محل کار مشکلات بینفردی هستند.
۷٫ اعتیاد به الکل و موادمخدر
دکتر بیردن میگوید، حدود ۵۰ درصد از افراد مبتلا به اختلال دوقطبی دچار مشکل اعتیاد نیز هستند، مخصوصاً اعتیاد به الکل.
بسیاری از این افراد وقتی در فاز هیجان هستند به الکل روی میآورند تا کمی خود را آرامتر کنند و در زمانهای افسردگی نیز برای تقویت روحیه خود باز به الکل روی میآورند.
۸٫ دمدمی مزاجی
وقت این افراد در فاز هیجان هستند، دچار اعتمادبهنفس … میشوند.
دکتر مالون میگوید، “آنها احساس بزرگی میکنند و عواقب آن را در نظر نمیگیرند. همه چیز به نظرشان خوب میرسد.”
دو مورد از متداولترین رفتارهایی که از این ناشی میشود اعتیاد و بیبندوباری و رفتارهای جنسی نامتعارف است. او ادامه میدهد، “بیماران زیادی داشتهام که روابط جنسی داشتهاند که اگر در فاز جنون و هیجان نبودند، به هیچ عنوان انجام نمیدادند. در این فاز آنها رفتارهایی از خود نشان میدهند که با وضعیت طبیعی آنها تطابق ندارد.”
۹٫ مشکلات خواب
افراد مبتلا به اختلال دوقطبی معمولاً مشکل خواب دارند. در فاز افسردگی زیاد میخوابند و همیشه احساس خستگی دارند.
در فاز جنون و هیجان به اندازه کافی میخوابند اما هیچوقت احساس خستگی نمیکنند.
حتی با چند ساعت در شبانهروز احساس بسیار خوب و شادی دارند و انرژی بسیار بالایی دارند.
دکتر بیردن میگوید تنظیم یک برنامه خواب مشخص برای این بیماران، اولین کاری است که برای افراد مبتلا به اختلال دوقطبی انجام میدهد.
۱۰٫ پرواز افکار
تشخیص این نشانه کمی دشوار است اما وقتی فرد در فاز جنون است زیاد اتفاق میافتد. افراد تصور میکنند که ذهنشان در حال مسابقه است و قادر به کنترل آن نیستند و نمیتوانند افکارشان را کندتر کنند.
این پرواز افکار گاهی در حرف زدن اجباری هم اتفاق میافتد.
دکتر بیردن میگوید، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی ممکن است تشخیص ندهند یا نپذیرند که ذهنشان غیرقابل کنترل شده است.
جالبه دکتر به منم گفت که تشخیصش اختلال بای پولاره اما من فقط یه بار بستری شدم اونم برای اینکه اثر دارو رو ببینن و تحت نظر باشم چون خانواده ام خیلی نگران بودن.
من اصلا خودم رو مریض نمی دونم چون خلقیات متغیر رو همه ی آدم ها دارن و هیچ کس نمی تونه مدت طولانی شرایط نا به سامان رو تحمل کنه .کارامو به موقع انجام می دم و پرانرژی ام و خوش برخورد و شوخ طبع. دارویی که برام تجویز شده هم لیتیومه که سعی می کنم سر ساعت بخورم و تا حالا عود نکرده بیماریم تو این ۶ سال.این قدر کلی راجع به بای پولار حرف نزنید چون یه بیماری ناشناخته اس که نه عامل به وجود آورنده ش مشخصه نه درمانش و نه حتی عواقبش.به عمرم یه بار الکل و مواد مخدر مصرف نکردم.
حتی نوع حاد بیماری هم من شنیدم که با همکاری خود فرد و همسرش درمان شده اون وقت تو اینترنت راحت می نویسن درمان نداره و آخرش طلاقه! خب معلومه برای کسی که بیماریشو قبول نداره و داروشو مصرف نمی کنه ممکنه روز به روز بدتر بشه اما اینکه خیلی راحت رو یه نفر اسم بای پولار بذارن و بگن زندگی نکن دور از انصافه
من همچنان بای پولار رو برای خودم یه تشخیص و یه فرضیه احتمالی می دونم چون اصلا این چیزا رو تجربه نکردم و زندگیم از خیلی ها بهتره.
سلام.من از ۱۶سالگی این علایم رو داشتم الان بعد گذشت چند سال فهمیدم که اسمش اینه.خیلی نگرانم و خیلی ترسوندنم سایت ها توروخدا شما مشکلی ندارید یعنی بهمون نمیگن روانی؟
با سلام توضیحاتتون عالیه آیا من که خیلی کارا با هم انجام می دم و همش نو به اتمام نمی رسانم شخصیت بایپولاره؟
سلام من شخصیت دو قطبی دارم و خ عذاب می کشم ..چندین بار دکتر رفتم..ولی مقطعی خوب شدم..اگه راهکارهایش بگید خ ممنون میشم.
سلام وقت بخیر من نامزدم چدرش دچار اختلال دو قطبی و خودش هم این علائم داره یعنی خودش هندز نمیدونه شاید هم بدونه نمیدونم تو فصول مختلف اخلاقش عوض میشه ی ادم دیگه میشه اصلا انگار من براش ی ادم هادی هستم ولی در فصول بهار و تابستان فوق العاده خوب و ب من اهمیت میده ازتون میخوام راهنماییم کنید چیکار کنم خیلی میترسم
من ۹۰ درصد علایمشو دارم به مامانم میگم ولی قبول نمیکنه میگه داری تلقین میکنی خسته شدم از بس دارو هایی رو که متخصص های اعصاب روان دادن و هیچکدوم حالمو خوب نکرده هیچ داغونمم کرده خوردم
خیلی نامردین که اسمشو میذارین “جنون”.
ماها “انسان” هایی هستیم که اختلال دو قطبی داریم. کساییم که مثلا سرطان دارن “انسان” هایی هستن که سرطان دارن. چجوری میتونید انسانیت یه شخص رو نادیده بگیرین و بهش بگین مجنون؟!
لطفا فرد بای پولار رو با بیماریش تعریف نکنید. به چیزاییم که تو فیلم ها در این مورد میبینید اعتماد نکنین.
سلام ودرودبرشما ،کاملا باشما موافقم ،تمام بیماریهای روانی برای هرشخصی ممکنه پیش بیاد،ومثل بقیه بیماریها هست ،اینکه به بیمارروحی میگن ،روانی ودیوانه ازفرهنگ غلط وعقب مانده ماست ،به امیدروزی که فرهنگ مااصلاح بشه
فقط بگید چجوری باید خوب بشیم بدون قرص و دوا ممنون میشم
سلام دوستان ,بنده هم به این بیماری دچارم ,همه ی کارهام نصف و نیمه ,همه ی زندگیم افسرگی ,و داغونم ,لیتیم خوردم ,پانزده کیلو اضافه وزن .فقط ارزوی مرگ دارم.
بای پولارم ۴ سالم هست دارو مصرف میکنم … خیلی هم راضیم برام عجیب که از مصرف دارو میترسید …اردیبهشت سال جدیدم دارو قطع میشه …
شماره مطب دکتر سلیمانی و از ۱۱۸ بگیرید
پاسداران
سلام دوستان من تو سن ٣٠ سالگي باي پولار شديد گرفتم
تو سه ماه دوره منيكم شروع شد من توهم گرفتم و بلند پروازي داشتم ، ولخرج شدم ، خشم شديد داشتم و وارد يه رابطه غير اخلاقي شدم تو يك هفته به خيلييي ها توهين كردم و رفتار بد كردم و دو هفته بستري شدم
وقتي تو فاز افسردگي رفتم تازه قبول كردم مريض شدم و بهم گفتن باي پولار گرفتي. چيزي كه دردناك همه اطرافيانت تو رو با مريضيت قضاوت ميكنند
من به محضي كه دارو رو شروع كردم كاملااا علايم بر طرف شد و الان ١ سال مريضي كه برام پيش اومد كنترل شد و كاملا زندگي عادي رو داشتم
اولش به شدت خودممم رو گناه كار ميدونستم و از خودم متنفر بودم
و ميگفتم چر من اين كار ها رو كردم . ولي خوش بختانه دكتر خوبي پيدا كردم به نام دكتر اطمينان در سعادت اباد
اين ادمممم فوق العاده هست ،و هيچ وقت بهت انگ مريضي نميزنه
و گفت تو دوران جنون مثل اينه كه تو يه ماسك ميزني و خودت نيستي و تو دست خودت نبوده هر كاري كردي و بابتش شرم سار نباش.
من تو اين يك سال خيلي ها قضاوتم كردن ، همسرم ولم كرد
چون نتونست درك كنه كه من خودم نبودم و قرباني مريضيم شدم.
شرايط سختي رو گذروندم ولي اين رو ميخوام بگم با همه وجود كه خيليي اسيب خوردم باعث شد ارتباطم با خدا قوي تر شه و تصميم گرفتم خودم رو يه ادم بازنده ندونم دايما رفتم دكتر روانكاو و ريشه يابي كرد . اكثر ماها تو دوران كودكي تا بزرگساليمون اسيب هاي مختلفي ميخوريم . بهترين راه كرد اينه كه خودمون رو بشناسيم و در جهت بهبودمون تلاش كنيم
همه مشكلات تو زندگي ادم تو روح ادم اسيب وارد ميكنه و اگر نتونيم كنترلش كنيم به جسممون اسيب وارد ميشه .
من يك باي پلار هستم با همه سختي ها كه پشت سر گذروندم تو اين يك سال . با همت خودم و كمك روانشناسم خيلييي سريع به زندگي عاديم بر گشتم . باي پلار رو بزرگ نكنيم و انگ ديوانگي نزنيم . تمام پست ها و كامنت هاي منفي جز اينكه به ماها اسيب بزنه چيزي نيست
من به زندگي اميدوارم و خودم رو يه ادم مريض نميدونم.
فقط يه باي پلار ميتونه يه باي پلار رو درك كنه
اميدوارم ياد بگيرم تو جايگاه قضاوت هم نباشيم و سعي كنيم اگر كسي هم اسيب خورده بهش كمك كنيم تا اينه دلش رو برجونيم .