چرا مغزتان به استراحت نیاز دارد؟

آخرین مسافرتتان را یادتتان نمی آید؟ بدانید که تنها نیستید. اکثریت قریب به اتفاق ایرانی ها به اندازه کافی برای استراحت و برطرف کردن خستگی هایشان وقت نمی گذارند.
ما به مسافرت نیاز داریم. مسافرت انرژی از دست رفته را دوباره به شما برمی گرداند و باعث می شود موثرتر و کارامدتر باشید. مشکل اینجاست که خیلی از مسافرت هایی که ما این روزها می رویم، واقعاً مسافرت به حساب نمی آیند.
ما ایرانی ها جمیعاً از مشکلی به نام “اختلال کمبود مسافرت” رنج می بریم و حتی قبول هم نمی کنیم که دچار چنین مشکلی هستیم. ما ایرانی ها علیرغم وقت زیادی که برای کار کردن می گذاریم، به اندازه کافی مسافرت نمی رویم. متوسط مسافرت در کشور ما سه تا چهار روز است. و طبق تحقیقات اخیر امسال فقط یکی از هر هفت نفر ایرانی به مسافرت رفته است.
مشکل اینجاست که از این زمان کمی که به مسافرت اختصاص می دهیم نمی توانیم بهره کافی ببریم. برای برطرف کردن خستگی ها به زمان بیشتری نیاز هست. باید به مدت کافی از منابع تولید استرس دور باشید تا به فکر و جسمتان استراحت بدهید. حداقل باید دو هفته به بدنتان فرصت بدهید تا دوباره به حالت نرمال برگردد.
اما هربار بیشتر از یک هفته وقت پیدا کردن برای مسافرت خیلی سخت است مخصوصاً در وضعیت کار امروز. همه باید از کارفرمای خود مرخصی را گدایی کنند. بیشتر وقت ها هم خودشان از مرخصی گرفتن با وجود آنهمه کار احساس گناه می کنند و مسافرت به نظرشان روا نیست.
این روزها در کشور ما خیلی از مردها دو یا سه شغله شده اند و اکثر شاغلینمان برای اضافه کار ساعت های بسیار بیشتری در محل کار خودمی مانند. کار کردن بیشتر از ۴۸ ساعت در هفته میزان استرس را دوبرابر می کند و فرد را در معرض بیماری های قلبی قرار می دهد.
این باور که اروپایی ها و امریکایی ها افراد تنبلی هستند و مثل ما کار نمی کنند کاملاً اشتباه است. مسئله اینجاست که آنها در زمان کمتر کار بیشتری انجام می دهند. اما اینجا مدیران تصور می کنند که باید همه کارمندانشان همیشه پشت میزهایشان باشند، درغیراینصورت شرکت جلو نخواهد رفت. اضافه کار هم بازده چندانی ندارد چون حاصل مغز خسته است. تحقیقات بسیاری نشان می دهند که خیلی از ما به خاطر کار زیاد دچار کم خوابی هستیم.
و واقعیت این است که هر زمانی که افراد برای مسافرت می گذارند باز هم کارشان و فکر کارشان را هم با خودشان به مسافرت می برند. مسئله فقط لپ تاپ نیست. مشکل این طرز تفکر است که اکثریت دارند و می خواهند ببینند در طول روز چقدر کار انجام می دهند یا چند جا را می توانند بازدید کنند.
قبل از اینکه بارو بنه سفرتان را ببندید، باید یکسری باروبندیل را خالی کنید. لیستی از وسایلی تهیه کنید که این مدت نباید به هیچ وجه کاری با آنها داشته باشید مثل نگرانی های کاری، رئیستان، پیشرفت شغلی، لپ تاپ ها، تلفن های همراه و …. اینها را تا موقع برگشتن از مسافرت کنار بگذارید.
وقتی این وسایل را خانه می گذارید و می روید، به احساس گناهتان برای مسافرت رفتن اضافه می شود. باید مقیاس سنجش بازده کار را هم کنار بگذارید و یادتان باشد که فقط باید خوش بگذرانید.
در زیر به چند توصیه اشاره می کنیم:
· به علایقتان توجه کنید و مسافرتتان را حول کارها و فعالیت هایی تنظیم کنید که دوست دارید.
· یاد بگیرید که چطور باید بدون هیچ هدف دیگری به سفرهای اکتشافی بروید.
· به همراه یک دوست برای شام بیرون بروید.
· کلاه فرزندتان را سرتان بگذارید و مثل او بازی کنید.
سفر بخیر!
فکر می کنید با این شرایط اقتصادی که بعضیها به نان شب محتاج هستند این توصیه ها و صحبتها عملی باشد. آنهایی که ثروتی دارند خیالتان راحت حتما اینکار را بیشتر از حد نیاز هم انجام می دهند
سلام موافق نظر مانی هستم اگه مشکل اقتصادی هم نباشه مشکلات دیگه هست !!!
به نظر من همه ی اینها بهونه هست .آدم تحت هر شرایطی، اگر بخواد کاری را انجام بده می تونه راه حلی واسه اون پیدا کنه 🙂
hagh ba shomast.
به نظر من یکی از ضروریتهای زندگی مسافرت است که انسان را از هر جهت شارژ مینماید و لازم است که هر کس در توان خود از آن بهره ببرد.
با سلام
من با نظر مهشید موافقم واقعا بعضی موقع مشکلات اقتصادی به آدم اجازه هیچ کاری رو نمیده ولی خب به نظرم اگه آدم بخواد میتونه با کمترین هزینه بهترین خوشیها رو داشته باشه که اونم فقط چاشنیش یه کم قتاعته ولی من به شخصه عاشق سفرم .
hata agar moshkelat ejaze mosaferato nade bazam mitone taraf ba raftan be makani k azesh lezat mibare rohiasho avaz kone.