دیسکو در برابر تحقیر ملی : آیا ارزشش را دارد؟

سرود ملی پخش می شود، همه به احترامش می ایستیم، پرچم ایران را می بینیم، تکریمش میکنیم، نقشه ایران حس غرور درونمان ایجاد میکند، البرز و زاگرس نشان از ابوهت سرزمین مادری دارند. خلیج را همیشه فارس می دانیم و مینامیم و در برابر جاعلانش ذره ای تعامل نمی کنیم. این جا ایران است، سرزمین آریایی ها، دیار فرهنگ و هنر، مهد ادب و قدرت. ما ایرانی هستیم، از نسلی پاک و پر محبت، با غیرت و میهن دوست.
اگر نگاهی به تاریخ داشته باشیم درمیبابیم که بسیاری از فرهنگها و علوم و فنون معاصر برخاسته از سرزمینی کهن با مردمانی مقتدر و سرافراز است که زمانی بر نیمی از جهان سیطره داشت، تمدن بشری قدمتی به اندازه پیدایش این قوم دارد، عظمت و یگانگی دیار پارس زبان زد خاص و عام بود و نام سرداران قهرمانش لرزه بر اندام دشمنان می انداخت، دانشمندان و شاعران آن مایه فخر و مباهات و استوره های جاودان همه اعصار هستند. ایرانیان از احترام خاصی برخوردار بودند و همنشینی با این قوم از افتخارات اقوام دیگر محسوب می شد و هیچ کس توان جسارت بر پارسیان را در خود نمی دید.
پدیده ای تلخ در عصر حاضر بوجود آمده که پرداختن به آن بسیار ضروری می نماید. مسئله ای که هویت و اقدار ملی ما را بخطر انداخته و روزبروز در حال رشد و گسترش است. کشورهایی که قدمتشان به یک قرن هم نمی رسد، فاقد هرگونه سابقه فرهنگی و اعتبار تاریخی هستند اما بدلیل برخی سستی ها از طرف خودمان در اوج جسارت در صدد تحقیر دیگر ملت ها برآمده اند.
امروزه وقتی صحبت از سفر به کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس میگردد، افراد مختلف کشور بخصوص جوانان بطور ناخودآگاه لبخندی از رضایت بر لبانشان نقش می بندند، هیجان زده می شوند و با اشتیاقی وافر به اینگونه سفرها ابراز علاقه مندی میکنند؛ دیسکو، کنسرت، بار، ساحل، گردش، تفریح،…
حقیقتی تلخ: بخش تاسف بار مسئله این است که تفریح و لذت بردن از سفر به چه قیمت؟ ورود به دیسکوهایی که صاحبان آن از دخترانی بی پناه و بعضاً هموطن ما برای سرگرم کردن مشتریانشان استفاده میکنند آیا ارزش دارد؟ رفتار بد و توهین آمیز نسبت به مسافران در هنگام ورود به فرودگاه، اخراج سرمایه داران ایرانی، اعمال خشونت و بکارگیری الفاظ زشت، آیا شایسته ما است؟ کشورهایی که عمده اقتصاد آنها مدیون سرمایه ها و نخبگان ایرانی است و ایرانیان بسیاری در رونق بازار آن نقش داشته اند.
واضح است که سفر و تفریح بسیار لازم و مفید است، اما به کجا و به چه قیمتی؟ هم سرمایه های ملی را خارج کنیم، هم بر توان مالی آنها بیفزاییم، هم تحقیر شویم؟ مردم آن کشورها در مورد ما چه خواهند اندیشید؟ جز تمسخر و توهین؟ هم تحقیرشان می کنیم، هم ادعای مالکیت سرزمین آنها را داریم، هم دخترانشان را برای لذت خود خرید و فروش می کنیم، هم نام خلیج فارسشان را تغییر می دهیم، هم سرمایه هایشان را جذب می کنیم؛ باز به سمت ما می آیند، با شور و اشتیاق، با دلارهایی که قرار است صرف خرید اجناس بی کیفیت و ورودیه دیسکوها شود، کنسرتهای متنوع از خوانندگانی که حق اجرای برنامه در کشور خودشان را ندارند برگزار میکنیم به شرطی که ترانه خلیج فارس را اجرا نکنند! ایرانیان عجب مردمانی هستند! باز می آیند، استقبال میکنند، تفریح میکنند!!!
با ترفندهای مختلف مثل اهدای اقامت سرمایه های عظیم آنها را برای ساخت برجهای چند صد طبقه و تبدیل بیابانهایمان به مدرنترین مراکز تجاری و توریستی جذب میکنیم، ولی وقتی به فرودگاه ما میرسند از آنها چشم نگاری می کنیم، تحقیرشان میکنیم، در قدیمی ترین گیتها همراه با پاکستانیها و افغانها پروازهای آنها را اجازه نشستن می دهیم و باز می آیند! وقتی بر میگردند عکسهای خود را با هیجان در فیس بوک قرار میدهند تا همه متوجه شوند که کجا بوده اند به این ترتیب دیگران را نیز به سفر به کشور ما ترغیب میکنند!
زمان برگشت چمندانهایی که به بهای پر کردن جیب اعراب پر از اجناس بی ارزش است بوضوح قابل مشاهده می باشد. آیا این گونه افراد به هنگام خروج از ایران هویت و حس وطن دوستی خود را جا میگذارند و به هیچ چیز جز “تفریح به هر قیمتی” نمی اندیشند؟ ارزهایی که از مملکت خارج می شوند برای تحقیر شدن هر چه بیشتر ایران و ایرانی در کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس، با رضایت کامل! به مصرف می رسند، آیا مسافرت میکنیم تا اقدار ملیمان پایمال شود، خرج میکنیم تا تحقیر شویم؟!
اگر سرمایه های منتقل شده در این گونه کشورها و سایر کشورهای جهان به ایران باز میگشت چه میشد؟ اگر مردم ما حاظر نبودند هویت ملی خود را در ازای دیسکوهای بی ارزش نفروشند چه میشد؟ اگر ایرانی، ایرانی باقی می ماند چه میشد؟
ایرانی یعنی ماندن، نرفتن، یعنی ساختن، یعنی حفظ ارزشها، یعنی تلاش برای پیشرفت وطن. سوال تامل برانگیز این است که اگر مثلاً با مردم ژاپن هم اینگونه رفتار می شد، آیا آنها بازهم حاظر به مسافرت به چنین کشورهایی بودند؟!
سلام به همه . با آزادی کاملا” موافقم ولی قبلش اونقدر پایبند بودن به عشقو توی ذهنامون پرورش بدن تا هر جنس مخالفی که میبینیم ، جاذبه ی جنسیشو متصور نشیم.من ۱۸ سالمه،معتقدم،اهل حالم،ولی به هیچ عنوان فکر خیانت به کسیکه قراره همدمم باشه رو نمیکنم.
ولی بعضی آقایون در انتظار یه لحظه موقعیتن…..!-در ضمن آدم ناجنس توی همین ایران خودمونم کارشو میکنه.
تورو خدا پایبند باشید.
خوشحال میشم به وبلاگم سر بزنید:nezaratizadeh.blogfa.com
نادر با ضهامتت خیلی حال کردم مرسی
خودمون رو گول نزنیم ، پوشش هرکس مربوط به خودشه و دلیلی نداره که وقتی به فروشگاهی میرید و میبنید که خانمی لباسی که به نظر شما ناجور امده خجالت بکشین. وقعا من نمیفهمم چرا شما باید خجالت بکشین؟! مگه شما قراره جای ایشون جواب پس بدین؟ فکر کنم مشکل شما از این حرفا یا اطمینان نداشتن به مردهایی که با شما به اونجا اومدن بوده یا حسادت از اینکه ایشون جلب توجه میکنن . بلاخره هرچیزی غیر از خجالت.در ضمن من حجاب رو مسئلهای شخصی میدونم نه عمومی . و هیچ کس حتی دین و کشور نمیتونه به من بگه چی بپشوم یا چی نپوشم ولی افراط و تفریط تو هر کاری خطرناکه به خصوص تو پوشش
با محسن ۱۸ کاملا موافقم
درود بر وطن…
درود بر خاک ایران عزیز…
امیدوارم کارهای گذشته و حال واینده باعث شرمی بیش از این نشه…
امیدوارم خودمون بیش از این دیگه به قبرستان تاریخ نفرستیم…
امید دارم…
با سلام
از این که این مقاله بسیار زیبا رو نوشتید تشکر میکنم و اینو میخواستم بگم اون آدمهایی که برای مقاله های دیگه اینقدر نظر میدن در مورد این مقاله که در مورد ایران و ایرانی بودنشونه هیچ نظری ندارن!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
خیلی ممنون از اینکه با نیت خوبتون این مقاله رو نوشتید و کاملا مشخصه با پیش فرض بر اینکه یکی مثل من از روی نا آگاهی چنین مسافرتی رو انجام میده خیلی نرم قصد نصیحت و آگاه کردن من رو داشتید.
با این حال وقتی من تصمیم به مسافرت میگیرم از تمام این مسائل آگاه هستم و خودم به شخصه دارم رفتاری که با من از طرف یه عرب و یا ترک میشه رو تجربه میکنم.
سؤالی که ایجاد میشه اینه چرا کسی به فکر من نیست و من به چه گناهی بین تفریح و تحقیر گزینه دیگری ندارم.
یه سؤال دیگه که دارم اینه چطور دولت یک کشور راضی به تشکیل دیسکو تو کشورش میشه با اینکه میدونه قبل از جوونای توریست جوونای کشور خودش ازش استفاده میکنن آیا اون قانون گذار که از بهترین مردم انتخاب شده با جوونای مملکتش دشمنی داره یا میخواد اگه مردمش قراره اول آخر کار خودشون رو بکنن تو یه محل کنترل شده بکنن نه تو خاک یه کشور دیگه نه تو باغات اطراف شهر نه تو یه منطقه مسکونی.
دولت مملکت خودم باید من رو به حساب بیاره به چشم یه مشت خس و خاشاک نبینه اونوقته که ترک و عرب و غیره جرأت اهانت به من رو ندارن.