روشهای کنترل خواب و رویا: رویای دلخواه خود را ببینید

یاد گرفتن اینکه چطور رویاهایمان را کنترل کنیم، بخش بسیار مهمی از رویای شفاف است. تشخیص اینکه دقیقاً چه زمانی خواب می بینیم کافی نیست باید با قوانین دنیای خواب و رویا آشنا شویم.
شما می توانید بااستفاده از تکنیک های خاص یادبگیرید که چطور در واقعیت مجازی دنیای خواب هر کاری را انجام دهید. پس بدون معطلی بیشتر، اجازه بدهید نگاهی به بعضی از متداولترین موضوعات خوب بپردازیم.
رویای پرواز
اکثر افراد وقتی یاد می گیرند که رویای شفاف داشته باشند، به سراغ رویای پرواز می روند. این یک آرزوی متداول است و مطمئنم که همه آنها که اصول رویای شفاف را یاد گرفته اند، یکبار هم که شده این رویا را دیده اند.
اما، کنترل خواب پرواز همیشه هم آسان نیست. پرواز کردن در زندگی عادی امری عادی نیست به همین خاطر وقتی سعی می کنید خواب پرواز ببینید، ذهن خودآگاه شما در باور آن کمی مشکل خواهد داشت.
ممکن است متوجه شوید که خیلی بالا رفته اید یا خودتان را متقاعد کنید که حتماً پایین می افتید. این مشکل فیزیکی نیست، مشکلی ذهنی است.
به فیلم ماتریکس فکر کنید، وقتی که مورفوس از نئو می پرسد که چطور در جنگ واقعیت مجازی او را می زند. آیا به خاطر این بود که در دنیای شبیه سازی شده، قوی تر، سریع تر یا شایسته تر بود؟ خیر. به خاطر این بود که واقعاً باور داشت که بهتر است. در رویای شفاف هم وضع به همین صورت است. |
برای پروراندن این باور و دیدن یک رویای پرواز عالی، باید کم کم از پریدن های کوتاهتر شروع کنید و بعد تدریجاً به خودتان اجازه دهید که بالاتر بروید. باید همیشه یادتان باشد که این یک رویاست و هیچ آسیبی نخواهید دید. با تمرین خیلی زود می توانید مثل سوپرمن بالاتر از ابرها و روی شهر پرواز کنید.
اگر می خواهید می توانید از کمک پرواز هم استفاده کنید. این کمک می تواند هر چیزی مثل بال های خیلی بزرگ یا یک جت یکنفره باشد، یا حتی نشستن روی یک اژدهای بالدار.
تغییر صحنه در رویا
ایجاد تغییر صحنه در خواب در جلوی چشمانتان کار دشواری است. دلیل اصلی آن این است که خودتان انتظار آن تغییر را ندارید.
البته، وقتی صحبت از یاد گرفتن کنترل رویاها به میان می آید، همیشه راهی وجود دارد. تحقیقات مربوط به خواب های شفاف راه های مختلفی را برای تغییر صحنه در خواب های آگاهانه کشف کرده است.
من یکبار می خواستم در خواب چیزی بخورم اما در وسط یک مزرعه بودم. به خاطر همین یک کمی جادو و جنبل در خوابم راه انداختم. تجسم کردم که یک رستوران پشت سرم است و وقتی یک ثانیه بعد سرم را برگرداندن، آن رستوران همانجا بود. بعد داخل شدم و یک غذای خیلی خوشمزه سفارش دادم.
گاهی اوقات یک در جادویی پیدا می کنم و پشت آن می ایستم. مقصدم را پشت در تجسم می کنم. اینکار را می توانید با آینه هم انجام دهید. آینه ها هم معمولاً به مکان های دیگری راه دارند و راهی برای تغییر واقعیت به حساب می آیند.
مهمترین چیز این است که واقعاً باور داشته باشید که صحنه می تواند عوض شود. درغیراینصورت با ذهن خودآگاهتان وارد جنگ منطقی خواهید شد. عادت کنید که هر از گاهی به خودتان بگویید که “این یک رویا است” و خیلی زود یاد می گیرید که هر چیزی در رویا ممکن است.
سفر در زمان
این یک راه خیلی ساده برای یادگرفتن کنترل رویاست. تا بالاتر از ابرها پرواز کنید تا جاییکه که دیگر زمین دیده نشود. زمان و مکانی را که می خواهید به آن بروید تجسم کنید و بعد دوباره به سمت زمین پایین بروید.
یا وارد ماشین زمان شوید، همه دکمه ها را فشار دهید و همه اهرم ها را بچرخانید و خودتان را متقاعد کنید که دارید در زمان سفر می کنید و بعد دوباره از ماشین زمین بیرون بروید.
هر دو این روشها را می توانید برای تغییر صحنه و رفتن به یک مکان دیگر هم استفاده کنید.
پیدا کردن اشیاء رویایی
تحقیقات مربوط به خواب و رویا راه های بسیار زیادی را برای پیدا کردن اشیاء جدید در رویا پیدا کرده اند. کلید کار تجسم است. اشیاء نمی توانند جلوی چشمتان شکل بگیرند اما می توانید به دور و اطراف نگاه کنید و اشیائی پیدا کنید که قبلاً آنجا نبوده اند.
می توانید اشیائی را در جیبتان، پشت سرتان، زیر یک تکه سنگ، در کشو کمد، پشت درخت، در یک جعبه و … پیدا کنید.
باید راهی را پیدا کنید که بیشتر به دردتان بخورد.
حرف زدن با ذهن ناخودآگاه
وقتی بدانید که چطور می توانید یک رویای شفاف ببینید، به ذهن ناخودآگاهتان هم دسترسی آسانتری خواهید داشت. می توانید مستقیماً با آن ارتباط برقرار کنید و بینش عمیق تری نسبت به خود و درک خود از دنیا پیدا کنید.
وقتی اینگونه خواب دیدن را یاد گرفتید، ساده ترین راه برای ارتباط برقرار کردن با ذهن ناخودآگاهتان این است که به آن جسمیت دهید. یک شخصیت رویایی بسازید (انسان یا حیوان) که از حرف زدن با او لذت می برید و بعد از او سوالات واضح و آشکار بپرسید. از خیلی پاسخهایی که خواهید شنید مطمئناً متعجب خواهید شد.
“خواب دیدن به همه ما این امکان را می دهد که با آرامش و اطمینان هر شب از زندگیمان دیوانگی را تجربه کنیم.” –ویلیام دیمنت |
تحقیقات مربوط به رویاهای شفاف
همانطور که می بینید یادگرفتن کنترل رویاها درست مثل حرف زدن به زبان ذهن ناخودآگاهتان است که البته همیشه ترجمه دقیقی برای آن وجود ندارد.
خیلی از کارهای فوق العاده و غیرممکن در رویا قابل قبول اند درحالیکه خیلی کارهای منطقی ممکن است از شما فرار کنند. این هدف شماست که قوانین آن را کشف کنید و راه های جدید برای کنترل رویاهایتان پیدا کنید.
سلام من هم بعضی اوقات از این خواب ها میبینم و میتونم کنترلشون کنم و این کنترل کردن محدوده و مثلا نمیتونم به مکان های دور تر برم یا اصلا نشده که پرواز کنم از یکی از اساتیدمون پرسیدم که چی کار کنم که کنترلم بیشتر بشه گفت که این اولین مرحله خوابه (من طلبه ام) بعد گفت که ذکر بسم الله الرحمن الرحیم لاحول و لا قوت الابالله العلی العظیم رو زیاد بگم تا کنترلم بیشتر بشه و مراحل بالا تر خواب رو داشته باشم
من زمان بچگیم خوابزیاد میدیدم بیشترم خوابام ترس بود بیشتر خوابم از چیزی فرار میکردم و دنبالم بودن چنبار قبل خواب هی تلقین کردم که وقتی خوابی میبینم هواسم باشه که خوابه نه واقعیت بعد چنبار تلقین قبل خواب به یک هوشیاری رسیدم که یبار خواب دیدم یه ادم یا جنی بود ترسناک جلوم بود و خیلی ترسیدم همون خوابم بود که به خودم اومدم و گفتم این خوابه نه واقعیت همین که تونستم به خودم بیام که الان خواب میبینم ناخوداگاه انگار پرده جلوم باشه و من با دسم بازش کردم تا سرمو رد کردم بازش کردم از ترس یهو بیدار شدمانگار خودمو از خواب بیدار کردم انگار خواب یه پردس که اگه اراده کنی میتونیازش خارج شی خیلی جالب بود برام
سلام من مدتیه هر شب خواب میبینم و خوابامم موضوعش درباره ی یه پسره که اول نمیشناختمش و اون تو خواب میخواست من و دختر عمومو بکشه و خوابام خیلی ترسناک بود.ولی بعد چند ماه خوابام یکم تغییر کرد و اون پسر گفت که برادرمه با اینکه انگار خوابای اولی ک میدیدم یه کینه ی بزرگ ازم داشت بعدش اون پسره مهربون شد و کمکمون کرد و کم کم افراد دیگه ای هم تو خوابام دیدم مثلا یه دختر سه ساله با یه لباس قرمزو میدیدم که خواهرم بود و ازش در برابر اون پسره محافظت میکردم و از وقتی ک این دختر اومد تو خواب هام رفتار اون پسره ام عین اولش شد بیشتر خوابامم تو یه جنگل بی انتها بود که انگار اتیش گرفته بود و تو جنگل یه کلبه و یه ردخونه بود.راستش این خوابا منو خیلی اذیت میکرد و نمیدونم چرا احساس میکردم این خوابا واقعیه و حتی احساس میکردم اون پسره تو خواب مرده و اون روحشه و این فکرا و خوابا دست خودم نبود و حتی دختر عمومم ک تو بیشتر خوابام بود قبل از اینکه من خواب ببینم خوابایی خیلی شبیه خوابای من میدید.چیزای دیگه ای هم درمورد این خواب ها اذیتم میکرد که هر چقدر تو خواب یا حتی بیداری تلاش میکردم اسم اون پسرو بفهمم نمیشد و مدام میخواستم از شر این خوابا خلاص بشم تا اینکه تو یکی از خوابام فهمیدم اسمش عماده بعد از چند روز دختر عموم ک خیلی باهاش صمیمی بودم بدون هیچ دلیلی ارطباتشو باهام قطع کرد و یجورایی شد دشمنم بعد از اینکه ارتباطم با دختر عموم قطع شد دیگه خوابی در اون مورد ندیدم ولی بعد دو روز حالم خیلی بد تر شد انگا ک به اون خوابا وابسته شده بودم و خیلی ناراحت بودم تا اینکه بعد حدود سه هفته دوباره هر شب خواب میدیدم و تا الانم هنوز هر شب خواب میبینم ولی خوابام تغییر کردن و دیگه مثل قبل نیستن و هر شب یه خواب با موضوع جدید میبینم اما گاها خواب هایی شبیه خوابایی ک قبلا میدیدم میبینم و اینکه حتی یه شب اخر هفته بود که خواب یه رود خونه رو دیدم ک تاحالا ندیده بودم بعدش پدربزرگمو دیدم که ایشون قبل از دنیا اومدنم فوت کردن و من حتی نمیدونستم چه شکلی هستن ولی تا دیدم فهمیدم پدربزرگمه که تو اون خواب اومد پیشم و بهم گفت هیچوقت به خونه ی من برنگرد منظورش درواقع خونه ی پدری مادرم بود و کلی باهاش حرف زدم و در اخر بهم گفت مرقب سارا باش سارا همون دختری بود که گفتم تو خوابام انگار خواهرم بود . بعد از اینکه اینو گفت از خواب پریدم دیدم موقع اذونه و مامانم بالا سرم وایساده و خیلی نگرانه مامانم گفت تو خواب حرف میزدم و درمورد پدربزرگم میگفتم. قبلا هر خواب ک میدیدم کاملا در اختیار خودم بود و میتونستم هر کاری بکنم ولی الان نه .از وقتی که خوابام به این صورت شروع شد حدودا دو سالو نیم میشه.ببخشید ک انقد طولانی شد لطفا راهنماییم کنید و اگر راهی هست که بشه دوباره خواب شفاف ببینم لطفا بهم بگید.
ممنون