چگونه بعد از ناراحتی، دوباره احساس شادی کنیم
اگر تابحال دچار افسردگی شده باشید، احتمالاً دوست دارید بدانید که چطور می‌توانید در اینگونه مواقع حالتان را بهتر کنید. گاهی وقت‌ها این حالت باید دوره خودش را طی کند اما کارهایی هست که می‌توانید انجام دهید تا زودتر بهبود پیدا کنید و دوباره احساس شادی کنید. خیلی از نکاتی که در زیر بیان می‌‌کنیم قابل پیشگیری هم هستند، یعنی می‌توانید در هر زمانی آنرا انجام دهید.
۱٫ برعکس چیزی که آن لحظه می‌خواهید را انجام دهید. دوست دارید کل روز بیکار بنشینید؟ درعوض خودتان را مجبور کنید از تخت بیرون آمده و کاری انجام دهید. لازم نیست حتماً کار بزرگ و مهمی باشد، خیلی هم لازم نیست طول بکشد. حتی یک دوش گرفتن ساده و لباس پوشیدن کافی است. هرکاری که می‌توانید برای بالا بردن میزان فعالیتتان انجام دهید.
۲٫ درمورد احساستان با یکنفر حرف بزنید. به خودتان اجازه دهید که با یکی از دوستانتان یا اعضای خانواده درد و دل کنید. ساکت ماندن باعث می‌شود همه چیز را در درون خودتان بریزید و دیگر راهی برای بیرون ریختن آن پیدا نخواهید کرد. از اینکه پیش یک مشاور روانشناس بروید و با او حرف بزنید خجالت نکشید. کار آنها گوش دادن به حرف‌های شماست و اینکه بتوانید با یک شنونده بی‌طرف حرف بزنید خیلی به بهتر شدن حالتان کمک می‌کند.
۳٫ ورزش کنید. می‌دانم در این شرایط حوصله ورزش کردن را ندارید اما باید بدانید که ورزش خیلی به تقویت روحیه‌تان کمک می‌کند. به خودتان قول دهید که مثلاً فقط ۱۰ دقیقه ورزش کنید. این احتمال وجود دارد که وقتی ورزش را شروع کردید تا آخر ادامه دهید. با ورزش کردن سلامتیتان از این رو به آن رو می‌شود. حتی یک پیاده‌روی خارج از منزل هم برایتان خوب است. علاوه بر این بیرون رفتن از خانه زیر نور آفتاب باعث می‌شود ویتامین D به بدنتان برسد که برای تقویت روحیه بسیار عالی است.
۴٫ خاطرات روزانه‌تان را بنویسید. نوشتن درمورد احساساتتان خیلی به درمان آن کمک می‌کند. شاید همین الان دوست داشته باشید درمورد تیره و تارترین افکارتان بنویسید. همچنین خیلی خوب است که یک دفترچه مخصوص شادی‌هایتان داشته باشید که جزئیات همه نکات مثبت و خوب زندگیتان را در آن یادداشت کنید. بااینکار وقتی ناراحتی برایتان پیش می‌آید، با خواندن آنها احساس آرامش خواهید کرد.
۵٫ به رژیم غذاییتان توجه کنید. برای شروع مطمئن شوید که حتماً غذا می‌خورید. هدفتان این است که انرژیتان را بالا ببرید. بعد نگاه کنید که چه می‌خورید. یک رژیم‌غذایی متنوع که در آن مقدار قند و چربی اشباع کم باشد همیشه بهترین انتخاب است. اما بعضی از موادغذایی برای تقویت روحیه خیلی خوب هستند. اینها را امتحان کنید: موز، آجیل، پنیر، تخمه کدو و تمشک آبی. ببینید حتی نیاز به پختن هم ندارند!
۶٫ الگوهای فکریتان را بشناسید. افکار شما تاثیر شگرفی بر روحیه و سلامت شما دارند. اگر دفترچه خاطرات داشته باشید می‌توانید کمی با افکار خودتان آشنا شوید. سعی کنید به آن افکاری که واقعبینانه نیستند و درموردتان بی‌انصافی می‌کنند بیشتر دقت کنید: جمله‌هایی مثل “همه از من متنفر هستند”، “من همیشه شکست می‌خورم”، “هیچ چیزی برای خوشحالی وجود ندارد” و ..
۷٫ تمرینات ریلکسیشن انجام دهید. چه مدیتیشن باشد، چه تنفس عمیق یا یوگا، فعالیت‌هایی انجام دهید که به از بین بردن استرستان کمک می‌کنند. روحیه ضعیفتان ممکن است باعث شود حس کنید هیچ کنترلی بر زندگیتان ندارید. این تمرینات به شما کمک می‌کنند این وضعیت را تغییر دهید.
۸٫ با متخصص داخلی مشورت کنید. اگر حتی بعد از به‌کارگیری روش‌های بالا، این علائم همچنان ماندگار شدند، حتماً نزد پزشک متخصص داخلی بروید.
Loading...
نوجوانان
کودکان
والدین
من از این سایت خوشم امده من بیشتر از شماره ۴
خوشم امد چون هنوز کوچیکم و برای بچه ها شماره ۴
مناسبتره واز این سایت و سازندگانش متشکرم که این
حرف ها را به ما هم یاد داده ممنونم
به نظر من تو تمام نوشته ها هر که به تجربه خودش رجوع کرده وبیان کرده.؟وهر کدوم سرنخی به آدم میدن ،وبعدش خوده شخصه که بعد از کسب دانش لازم.به مرحله اقدام وعمل حرکت کند تا نتیجه را کسب کند؟معجزه تو حرکت در مسیر هدف رخ میدهد ..تجربه کردمه؟
خیلی بده
من یه نفر که خیلی دوستش باید میدیدم ولی یه اتفاقی افتاد که ندیدم الان همین طوری ناراحتم چی کار کنم؟
ابی رنگ رویاهاست ابی فکر کنید
از اسمون ابی تا شبهای مهتابی از دریا ونیلوفر تا روز های افتابی میشه همه جا ابی
والا همه مشکلات دارن ولی باید هم امیدوار بود هم مثبت فکر کرد افکار ما زندگیمونو میسازه هر جور. دنیارو ببینی همونه ،،،پس با دید قشنگ حتی زشتیهارو ببینیم دنیا دیگه بد. نیست
سلام به همه همه اینایی که گفتین درست ولی یه وقتایی این زندگی انقد باهات نمیسازه که دیگه دس از تلاش واسه خوب شدن حالت برمیداری از وقتی خودمو شناختم شاهد دعواهای پدر و مادرم بودم بعد اون شاهد خیانت مادرم بودم بعدش با عشق ازدواج کردم حالا بعد دوسال زندگی که با عشق شروع شد حالا شده همش گریه حالا منم زندگیم شده عین گذشتم همش گریه دعوا کتک خیلی خستم خیلی دوبار خودکشی ناموفق داشتم امیدی به زندگی ندارم هیچی حالمو خوب نمیکنه کاش بمیرم
سلام.آدم وقتی ناراحت باشه نمیتونه فکر کنه فقط به بدبختی های خودش فکر میکنه و زجر میکشه ولی اگه یکی رو داشته باشی که دردت رو بهش بگی و اون تو رو درک کنه خیلی آدم رو آروم میکنه…واقعا زندگی بدون درد و مشکل نیست ولی خب همونطور که اول گفتم آدم وقتی ناراحت باشه نمیتونه فکر کنه و از همه دنیا سیره و….نمیدونم واقعا باید چی بگم…برای همتون دعا میکنم