صداقت رکن اصلی زندگی موفق و معتبر

اگر تمایل دارید تا در نزد دیگران از اعتبار و شخصیت والایی برخوردار شوید بهتر است که صادق باشید. اگر علاقه مند هستید تا دیگران گفته ها و سخنان شما را در هر حالتی بپذیرند بازهم بهتر است صادق باشید.
صداقت یا راست گویی یکی از بهترین ویژگی هایی است که هر انسان سالمی می تواند از آن برخوردار باشد. صداقت ابزار قدرت مندی است برای ساختن اعتبار و اطمینان. اولین خصوصیات رفتاری هر معتمدی، صداقت و صراحت اوست. همین صداقت و صراحت است که نیمی از مشکلات ما را به راحتی از بین می برد و دست ما را برای بیان خواسته ها و برنامه هایمان باز تر می کند. صداقت مانند یک نیروی نامرئی، مانع از ادامه اشتباهات و خطاهای ما می شود. چرا که با بیان حقیقت دیگر راهی برای ادامه خطا و اشتباه وجود ندارد و ناخودآگاه راه بیراهه ما به بن بست خواهد رسید. راستگویی روح و روان را جلا می دهد، قدرت بیان را افزایش می دهد و سخن را شیواتر می سازد. افراد راستگو از قدرت و جرات مناسبی در بیان حقایق برخوردارند و راحت تر می توانند به اعمال و رفتار اشتباه دیگران اعتراض کنند. با صداقت پایه زندگی سالم بنا می شود و استحکام آن دوچندان می گردد. رنجش دیگران از ما کمتر می شود و کمتر خود و اطرافیان دچار دردسر می شویم.
اضطراب و نگرانی با صداقت رابطه متضاد دارد، به عبارتی در صورت برخورداری از صداقت، اضطراب و استرس کاسته می شود و در صورت عدم وجود صداقت، استرس و نگرانی افزایش می یابد.
اعتبار و آبرو موضوع دیگری است که صداقت در آن نقش مستقیم دارد. افراد دروغگو دیر یا زود اعتبار و آبروی خود را نزد اطرافیان از دست می دهند و ارزش کلام آن ها به صفر خواهد رسید. به وعده و قول های آن ها کم تر کسی توجه می کند و کم تر با آن ها معامله می کند. در مقابل آدم های راستگو، افرادی خوش قول و وفادار هستند که تحت هر شرایطی از قول و وعده خود سر باز نمی زنند. آن ها منکر حقایق نمی شوند و خود را به اصطلاح” به کوچه علی چپ…” نمی زنند. قضاوتشان عادلانه است و به راحتی اعتماد دیگران را جلب می کنند.
آن ها دوست ندارد دیگران از اعتماد و اعتبارشان سوء استفاده کنند و برای کسی تبعیض و استثنا قایل نمی شوند. ایمان و عقاید محکم و استواری دارند که به راحتی گرفتار دسیسه و نیرنگ نمی شود. آن ها برای سخن دیگران ارزش قایلند وتا زمانی که خلاف آن اثبات نشود، صحت آن را می پذیرند.
برای اینکه فرد راستگویی باشیم در مرحله اول بهتر است تا وظایفمان را به درستی انجام دهیم. درست و نادرست هرکاری را بشناسیم و از اعمال اشتباه خود جلوگیری کنیم. ایمان و عقیده مشخصی داشته باشیم و به آن پایبند باشیم.از دروغ و سخنان غیرواقعی بپرهیزیم. زمان رویارویی با مشکلات فورا به دروغ متوسل نشویم. اولین دروغ، آخرین دروغ نخواهد بود زیرا برای اینکه دروغ اول خود را اثبات کنیم باید تا زمان روشن شدن حقیقت در رابطه با آن موضوع به دروغ های خود ادامه دهیم. از قضاوت و محاکمه نترسیم و به خاطر فرار از آن دروغ نگوییم، زیرا اگر به ناحق از محاکمه فرار کنیم در نهایت مجازات الهی گریبانگیر ما خواهد شد، پس بهتر است آن را همان ابتدا بپذیریم و از بدتر کردن اعمال خود با دروغ و افترا بپرهیزیم.
به خوبی در توضیحات بالا مشخص است تنها تصمیم به راستگو شدن کافی است تا قسمت زیادی از اشتباهات و خطاهای ما از بین برود. ما تنها با رعایت راستگویی می توانیم فردی سالم و پرهیزگار باشیم که تا حد زیادی از گناه و اشتباه به دور خواهد بود.
امیر دشتکیان
ABTIN.KIAN@YAHOO.COM
مرسی.مختصر و بسیار مفید بود.با راست گفتن شاید به یه سری خواسته ها نرسیم ولی همه کارها اخرش خوب و بهتره بگم عالی تموم می شه.
با بودن با بعضی افراد به سادگی بعد از مدتی میشه فهمید که دروغ و دروغگویی با پوست و خونشون عجین شده و هرگز و هرگز ترکش نخواهند کرد…چون دروغ رو یک زرنگی و ذکاوت فرض میکنند..و طبیعیه که دائم در سختین..شاید هیچ وقت هم شهامت قبول دروغاشون رو نداشته باشند..یا اینکه به قدری در دروغ فرو رفتند که اصلا به دروغگویی خود اعتقادی ندارند..
سلام قرار شد در گفتارمان صادق باشیم این که متن مقاله را تمجید و تعریف کنیم خودش یه جور عدم صداقته چون خودمون هم خوب میدونیم که در زندگی در دنیای پیچیده امروز صرفا با صداقت محض واقعا نمیشه زندگی کرد کارگری که با خطر اخراج روبروست چون پشت در شرکت متقاضی برای استخدام زیاده وقتی یه روز سهوا یا خواب میمونه یا مشکلی براش پیش میاد نمیتونه به کارفرما بگه خواب موندم و مجبور میشه اعلام کنه بیماره و برای این دروغ مجبوره بره پیش پزشک و پزشک رو هم مجبور کنه دروغ بگه و گواهی بگیره (پزشک هم وقتی شرایط کارگر رو درک میکنه تن با این دروغ میده ) و همینطور موارد بیشمار دیگه که مبتلا به زندگی ماشینی امروزه .
اما من به یقین رسیدم که دیگه در این دوره امروزی صداقت رنگ واقعیش و از دست داده ! من که تا حال از صداقتم جز ضرر چیزی ندیدم . اما این صفت در وجودم هست و با اون تربیت شدم .
نمیدونم چرادیگه برای صداقت ارزش نمیذارند !!! چرا این و ارزش نمیدونند و بر علیه خودت روزی به کار میبرند !! واقعا” از این موضوع دلگیرم …