چگونه با تنهایی کنار بیاییم

آیا تا کـنـون احساس دلتنـگـی، افسـردگـی، طـردشدگی، بی ارزشی و تنهایی را تجربه کرده اید؟ آیا با محیط و افراد پیرامون خود احساس بیگانگی می نـمایید؟ آیـا احــساس می کنید کسی در کنار شما نیست تا بتوانید تجربـیـات و احساسات خود را با وی درمیان بگذارید؟
هـر فـردی در طـول زندگی خود گه گاهی احساس تنهایی میکند اما تنهایی الزاما بــمفهوم تنها بودن نمیباشد شما مـمکن است در میان جمع و یا در یک میهمانی بوده و بـاز احــساس تنهایی کنید. تنهایی یک حالت ذهـنـی دردنـاک احساس عدم رابطه با دیگران است. هـنگامـی کـه تـنها میباشید احساس نیاز به تفاهم و اشتیاق برای قسمت کردن احسـاسات و افـکارتان با دیگران در شما پدیدار میگـردد. اما زمانی که به مـرحله تنهایی راه می یابید چه اتفاقی روی میدهد؟
در ذیـل به برخی از احـساساتی کـه در دوره تنــهایی با شـما هـمراه می گـردنـد اشاره میکنیم:
۱- احساس اعتماد بنفس پایین.
۲- احساس آنکه دیگران دائما در حال ارزیابی شما میباشند.
۳- از ملاقات با افراد جدید و یا حضور در مجالس عمومی دوری میکنید.
۴- نسبت به ظاهر و خصوصیات شخصیتی خود خیلی انتقاد آمیز برخورد میکنید.
۵- خود و دیگران را بخاطر ضعف روابط اجتماعی خودتان ملامت می کنید.
۶- این تصور غلط در شما ایجاد میگردد که هیچکس شما را دوست ندارد.
۷- در بیان احساسات خود دچار مشکل می گردید.
۸- از آنکه از حقوق خود دفاع کرده و بـه درخـواستهای غیر منطقی “نه” بگویید بـیـمناک می شوید.
۹- نسبت به موقعیتها واکنش افراطی بروز میدهید.
۱۰- احساس انزوا، دلتنگی و تنهایی شدید می کنید.
اکنون شما چه خواهید کرد؟ شما که نمی تـوانید تا آخر عمرتان اینگونه به زندگی ادامه دهید. آمـوختن آنکه چگونه با تنهایی در زندگی خود کنار بیاییم یکی از چالشهای بزرگ زندگی ما میباشد. راهکارهای صفحه بعد به شما کمک خواهند کرد.
۱- با آن رودررو شوید: از آنکه به تـنـهایی خـود اذعـان کـنـیـد واهـمه نـداشـته باشید. حقیقت آن است که شما تا زمانی که علت امری که سبب آزار شما شده را تـشـخیص نداده باشید، قادر به تخفیف و تسکین مشکل خود نخواهید بود.
۲- آن را بپذیرید: مـهم اسـت کـه پـی بـه ایـن مسئله ببرید که زمانها و موقعیتهایی در زندگی هر فرد وجود دارند که در او ایجاد احساس تنهایی می کنند چـه فــرد بخواهد چه نخواهد. میزان معینی از احساس تنهایی بخش اجتناب ناپذیری در هر زندگی میباشد. بجای آنکه از آن گریزان باشید بیاموزید چگونه با آن کنار بیایید.
۳- تدبیری بیاندیشید: اغـلب پـریـشانی ها و ترسهای ناشی از تنهایی را می تـوان با شناسایی علل مشکلات و سپس تلاش برای اصلاح و بهبود شـرایـطی کـه سبب ایجاد احساس تنهایی در شما گردیده است، تقلیل داد.
۴- از آن سود برید: تنهایی خود را توسط آموختـن روش کـنـار آمـدن بـا آن مبدل به یک مزیت گردانده و اتکاء به نفس خود را افزایش دهید- مهمترین سرمایه شما به عنوان یک فرد تنها- از آن به عنوان یک فرصت مناسب برای شـنـاخـت هـر چـه بـهتر خـود اســتفاده کنید. در عوض تحمل دوران وحشتـنـاک تـنـهایی با تعـمق در افکار، احساسات و ادراکات خود فرصتهایی برای رشد و پیشرفت شخصی خود پدید آورید.
۵- خود را سرگرم فعالیتهای دلخواه خـود کنـیـد: در هـنـگام تنهـایـی بـرخـی افـراد آشفته وار به این طرف وآن طرف پرسه زده و بدنبال فردی میگردند که بتوانـند توجهشان را معطوف وی کنند. در عوض از این فرصت استفاده کرده و وقت خود را صرف سـرگرمیها و فعالیتهای خاص و دلخواه خود نمایید.
۶- دست بکار شوید: پیشقدم شوید و اولین گام را شما بـردارید.در عـوض آنکه منتظر فـردی باشید که از راه برسـد و شمـا را نـجات دهـد.در سـلام و احـوالـپرسـی بـا دیـگران پـیـشـقدم گردید. لبـخنـد بـزنیــد و سلام کنید. گذشته از آن، شـمـا بـایـد روی مهارتهای اجتماعی و میان فردی بیشتر کار کرده و بیاموزید که بیشتر از حقوق خود دفاع کنید.
۷- کارهای داوطلبانه انجام دهید: کمک به دیگران اعتماد بنفس شما را افزایش داده و فرصتهای جدیدی برای شما پدید می آورد تا بتوانید با افراد جدیدی ملاقات کنید.
۸- مشارکت کنید: در یـک دوره آموزشی ویژه بزرگسـالان کـه در رابـطـه بـا رشـد فـردی می باشد ثبت نام کنید. بـرای مثال در کلاسهای تقویت اعتماد بنفس ، روشهای رابطه برقرار کردن با دیگران، چگونگی دفاع از حقوق فردی و چگونه مثبت باشیم عضو گردید.
۹- از عادات خوب پیروی کنید: بجای آن کـه یک گوشه بنشـیـنید و هیـچ کـاری انـجام ندهید: رژیم غذایی متعادل داشته باشید، تمرینات ورزشـی منـظـمی را انـجـام دهید و بقدر کافی بخوابید.
۱۰- خلاق باشید: تنهایی الزاما با اندوه و بدبخـتی برابر نمیباشد. زمان تنهایی را برای خلاقتر و سازنده تر ساختن خودتان بکار بندید. کتاب بخوانید، جدول و یا معما حل کنید، به سینما بروید و یا به موسیقی گوش دهید
منم خیلی احساس تنهایی میکنم. تازگی فکر میکنم ظاهر خیلی زشتی دارم. از ایینه فراری شدم. اعتماد به نفسم اومده پایین. حس میکنم کسی تو این دنیا وجود نداره که حرف منو بفهمه
خیلی احساس دلتنگی و تنهایی دارم دلم برای خانوادم مخصوصا مادرم خیلی تنگ شده کاش قدر روزهایی که با هم بودیم رو میدونستم.الان کیلومترا از خانوادم دورم وتنهای تنها.برام دعا کنید
سلام من حال خوشی ندارم بعد از یه شکست جانانه از یه اشغال بدجوری از نا امید شدم الن که شب تولد امام زمان همه بیرونن اما من دلم میخواد همینجا باشم بهش فکر کنم هووووووووم اخه چرا
من یه پسرم که تنهاترین ادمم
هیچی دارم بگم
کل زندگیم یه جملس
هی خدا
سلام.من واقعا تنهام ودیگه خسته شدم .تموم حرفای مقاله را قبول دارم توروخدا برام دعا کنید از این زندگی نجات پیداکنم.
كسي ك افسرده باشه چطور ميتونه اين كارارة انجام بده ، جز رو تختم هيچ جاي ديگه نميتونم خودمو تكون بدم، خدا اگه هست بايد تو اين لحظات باشه
متشکر ولی کمکم نکرد
تو گذشته هر وقت تنها شدم دست ب اشتباهاتی زدم که بدتر کرد زندگیمو. وارد روابطی شدم که بیشتر عذاب داد منو. باید با تنهایی کنار بیام. باید خودمو پیدا کنم. باید قوی باشم. باید ب جلو برم. هدف خوب داشته باشم تا واقعاً ب آرامش برسم. هیچکس کمکم نمیکنه. خودمم که باید یاد بگیرم تنهایی رو… موفق باشید همگی… دعا میکنم آرامش بگیریم هممون
من خیلی احساس تنهایی و دلمردگی دارم بعد از ۳۴ سال هنوز یکروز هم نشده احساس خوشبختی کنم و همیشه احساس تنهایی داشتم با خودم میگم چرا تو اینهمه سال خدا با اینهمه بنده ایی که خلق کرده یکنفر سرراه من قرار نگرفت که این حس تنهایی رو از من دور کنه طوری هستم که فقط مرگ دوست دارم چون واقعا تنهام و هیچکسو ندارم که درد دلم رو بهش بگم تا آروم شم