فریبندگی رسانه های اجتماعی؛ آیا فیسبوک تنها ترمان می کند؟

عادت دارید مدام فیسبوک، توییتر، اینستاگرام یا هر شبکه اجتماعی دیگری که در آن عضو هستید را چک کنید؟ اگر اینطور است، این احتمال وجود دارد که بدون اینکه بدانید اسیر آنها شده اید. یعنی در دام تکیه کردن به آنها برای مورد تایید قرار گرفتن و حس تعلقی که هیچوقت به طور کامل فراهم نمیکنند، افتاده اید. به همین خاطر است که دوباره و دوباره به آن سر میزنید. ولی هیچوقت برایتان کافی نیست.
اشتباه متوجه منظورم نشوید. من فیسبوک، توییتر و همه ابزارهای رسانه های اجتماعی را که باعث میشوند با دوستان، خانواده ام و آدمهای فوق العاده دیگر مثل شما که هیچوقت ملاقاتشان نکرده ام در ارتباط باشم را دوست دارم. اما بااینکه ابزارهایی بسیار مفید هستند، خیلی مهم است که بفهمیم واقعاً چه هستند. همچنین خیلی مهم است که بیش از اندازه به آنها وابسته نشویم و از آنها انتظاری داشته باشیم که قادر به برآوردن آن نیستند.
خیلی راحت میشود به قدردانی آنی که وقتی کسی پست جدیدمان در فیسبوک را لایک میکند احساس میکنیم اعتیاد پیدا کرد. شبکه های اجتماعی در عین اینکه به ما احساس غرور میدهند اما حساسیتهایمان را هم تحریک میکنند. ما را با این وعده اغوا میکنند که اگر به اندازه کافی دوست و لایک جمع کنیم، واقعاً احساس مهم بودن خواهیم کرد. اما متاسفانه در این مورد هم مثل هر اعتیاد دیگری، هر چقدر لایک به دست بیاوریم باز راضی نشده و باز به دنبال پستها، لایکها و دوستان جدیدتر خواهیم بود.
تحقیقات مرکز بین المللی رسانه ها و برنامه های عمومی (ICMPA) عادات مشترکین رسانههای اجتماعی را بررسی کرده و دریافته است که هرچه افراد وقت بیشتری را برای شبکه های آنلاین اجتماعی صرف میکنند، کیفیت شبکه های آفلاین آنها و روابطشان کاهش مییابد. دلیل آن خیلی ساده است: برای ساختن روابط عمیق و درست، هیچ چیز نمیتواند جایگزین مکالمات و گفتگوهای حضوری قدیم — که نمیتوانیم پشت صفجه های کامپیوتر یا موبایل خودمان را پنهان کنیم — شود.
این مشکل چند وجهی است. زمانی که برای ارتباطات آنلاین صرف میکنیم، نه تنها تمایل ما را به ارتباطات حضوری از بین میبرد بلکه اعتماد به نفس ما را برای شرکت کردن در مکالمات واقعی با افراد واقعی درمورد مسائل و مشکلات واقعی زندگی پایین میآورد. درواقع شبکه های اجتماعی راهی برای فرار و خودداری از روبه رو شدن با قسمتهایی از زندگیمان که دوست داشتیم متفاوت می بود، میباشد.
یک تحقیق که توسط یک دانشجوی دکترا عضو مرکز بین المللی رسانه ها و برنامه های عمومی در دانشگاه مریلند انجام گرفت به طور شگفت آوری نشان داد که تعداد بسیار زیادی از دانشجویان سراسر دنیا بدون دسترسی به این رسانه ها نه تنها ارتباط با دوستان خود را سخت میبینند بلکه حس غرور فردی خود را هم دچار مشکل میبینند.
سایتهای آنلاین به افراد وعده میدهند که فرد به خود اجازه تحسین ظاهر خود را بدهد، زندگی خود را دوست داشته باشد و عشقی رویایی را تجربه کند. اما وقتی آفلاین میشویم و با واقعیت زندگی خود روبه رو میشویم، به چه قیمتی از زندگی واقعیمان – ازدواجمان، جسممان، هزینه هایمان، کارمان و دوستیهایمان – تمام خواهد شد؟ درست همانطور که اکثر کاربران این شبکه ها هیچوقت نمیتوانند فقدان زندگی واقعی خود را با آن جایگزین کنند و روابط اینترنتی هیچوقت قادر نخواهد بود جایگزین یک ارتباط واقعی شود.
تحقیقی که توسط انجمن جامعه شناسی امریکا انجام گرفت مشخص کرد که تعداد افرادی که ادعا میکردند نمیتوانند درمورد مسائل مهم زندگی خود با کسی صحبت کنند طی دو دهه گذشته سه برابر شده است. حدود ۴۸ درصد از شرکت کنندگان این تحقیق فقط یک فرد قابل اعتماد در زندگی خود داشتند که در مقایسه با تحقیقی که در ۲۵ سال گذشته انجام گرفته بود، این عدد یک سوم شده است.
رسانه های اجتماعی ترسویی را در افراد کم میکند. این شبکه ها به فرد حس شجاعت میدهد که قدرت گفتن حرفهایی را پیدا میکنند که در زندگی واقعی هیچوقت شهامت گفتن آن را ندارند. همچنین راههای بسیار سادهای پیش پای افراد قرار میدهد که خود را پشت صورتک ساختگی که برای خود تعریف کرده اند پنهان کنند. طی زمانهایی که بیشتر ما باید شهامت داشته باشیم، شبکه های اجتماعی ما را ترسو میکند. طوریکه میبینیم در برخوردهای واقعی با دیگران قادر به برقراری ارتباط چشمی نیستیم، نمیتوانیم در گفتگوها حتی کسانی که بسیار نزدیکمان هستند، شرکت کنیم. اما این شبکه ها محلی امن برای ما هستند که تا هر میزان که خواستیم از خودمان را آشکار میکنیم. از طرف دیگر کسانی که دور و برمان هستند ما را آسیب پذیر میکنند و جایی برای پنهان شدن برای ما نمیگذارند.
با نفوذ تکنولوژی به زندگی ما باید خیلی بیشتر از قبل برای از دست ندادن اطرافیانمان دقیق باشیم. باید دستگاههایمان را خاموش کرده و بتوانیم بلادرنگ خودمان را در دسترس اطرافیانمان قرار دهیم. ارتباطات واقعی نیازمند میزانی آسیب پذیری هستند – باید نقابهایی که تکنولوژی از طریق فرصت پنهان کردن خودمان را برایمان ایجاد کرده کنار گذاشته و برای نشان دادن خود واقعیمان و اینکه واقعاً در زندگیهایمان چه میگذرد آماده باشیم.
باید بدانید که این فیسبوک، توییتر، اینستاگرام یا گوگل نیستند که ما را تنها کرده اند. این خود ما هستیم که موجب تنهایی خودمان شده ایم. این شما هستید که میتوانید تصمیم بگیرید از این ابزارها چطور استفاده کنید. وقتی تکنولوژی شکل زندگی ما را عوض میکند، این ما هستیم که باید فکر کنیم برای حفظ روابطمان چه باید بکنیم. نباید به این شبکه ها برای چیزی که واقعاً ندارند – که آن هم عنصر انسانی است که در روابط واقعی وجود دارد – وابسته شویم.
درود وبا تشکر از شما ب خاطره مطلب بسییییارررر خوبتون منم چند وقتی هست ک زندگیم فقط شده فیس بوک در حالی که خودم خسته شدم از فیس بوک ولی نمیدونم چراا حتما بایدبرم ولی حالا بهتر شدم….خیلی تاثیر خیلی بد گذاشته رویه روابط اجتماعیم ..من تویه دنیایه مجازی خیلی خوب حرف میزنم ولی تویه دنیای حقیقی…باتشکر از شما.
آقا سلام…دم شما گرم،واقعا حقیقتو گفتید،من با اینکه تو فیسبوک و هیچ شبکه ی اجتماعی دیگه عضو نیستم اما اثرات فیسبوک و کلا شبکه های اجتماعی رو تو دوستام دارم میبینم…همه شدن عشق لایک!!! تو صحبت کردن حضوری راحت نیستن یا نظر خاصی رو موضوع موردبحث ندارن یا تپق میزنن،البته این همه ی افرادو دربرنمیگیره،کسایی که غرق فیسبوک و شبکه های مجازی شدن از تمرکز پایینتری برخوردارن،چون اساسا مخاطبی جلوشون وجود نداره که به حرفاشون گوش بده و وقتی یه انسان رو که دارای فکر و احساسه که میتونه باهاشون بحث کنه و عقایدشونو زیرسوال ببره میبینن کپ میکنن ،چهره ی آدما تو دنیای واقعی همه چیزو لو میده اما تو دنیای مجازی طرف هرجورکه دوست داشته باشه میتونه تغییر کنه و اون توهماتشو و اون کسی که نیست رو به کرسی بشونه!!! سر همین ایجاد اعتمادبه نفس کاذب و شکننده میکنه،خداییش هیچی جای روش های قدیمی ارتباطو نمیگیره،حضوری و کاملا بی شیله پیله،البته دوستان ناگفته نمونه عکسایی که تو شبکه های اجتماعی گذاشته میشه در واقع تصویر همون افرادیه که ما تو خیابون و تو زندگی روزمرمون میبینیم…حالا با یکم فیگور و آرایش و ادا اصول،اما از اونجا که یهو احساس نیاز میکنیم و تو شبکه ی مجازی بهش دسترسی نداریم قضیه برامون گنده میشه و توهم میزنیم که چقدر طرف شاخه!!!در صورتی که اگه همون آدمو تو خیابون ببینیم بی تفاوت از کنارش رد میشیم بس که دیدیم…همینه که اعتمادبه نفس پایین میاد، جوونا مراقب باشید خودتونو ازتون نگیرن،مواظب روح و روانتون باشید، با آرزوی موفقیت برای همتون
ببخشید اشکالی که مطالب شما داره اینه که بعضی مواقع یک طرفه به قاضی می نشینید.. به نظرم شبکه های اجتماعی اگه ازشون استفاده درست بشه فواید بسیار زیادی داره شما میتونید براحتی دوستانی پیدا کنید که عقاید مشابهی با شما دارند و از این طریق با یکدیگر مطالب مفید رد و بدل کنید و در مورد اون مطالب با همدیگه بحث کنید..شبکه های اجتماعی در بالا بردن سطح معلومات افرادی که در جاهای دورافتاده هستند میتونه خیلی مفید باشه و یا اینکه شما میتونید با افراد و یا دوستانی که از شما دورند بسادگی ارتباط برقرار کنید من که خیلی راضیم و احساس نمیکنیم هیچ لطمه ای به زندگیم وارد شده باشه…البته چند سال پیش که عضو یکی از این شبکه ها شدم خیلی هیجان زده شدم و وقت زیادی میذاشتم ولی الان نه روزانه یک ساعت و یا کمتر وقت صرف میکنم و راضی هم هستم…و اینکه این کلن بستگی به خود شما داره که چه جوری هستین و این باعث میشه که دنبال همون تیپای خاص برید …مثلن من اگه از تیپایی که دایمن عکس و فیگور میذارند یا مطالب زرد شیر می کنند خوب اونرا بعنوان دوست خودم تو فضای مجازی اکسپت نمیکنم …خوبیش اینه که همه چی دست خود شماست…!!!